برنامهريزى شهري، يک فرآيند پوينده و گويا است؛ به دليل آنکه روابط انسانى ويژگى پويائى آن را تضمين مىکند. بنابراين، جهت تأمين نيازهاى خدمات شهرى و در نظرگرفتن عوامل مختلف اقتصادى و اجتماعى در يک سيستم برنامهريزى شهرى جامع و پويا، مشخص کردن سياستها و برنامههاى توسعهٔ شهري، هماهنگ کردن آنها با ساير برنامههاى عمرانى در سطح منطقهاى و کشورى و تنظيم برنامهها و طرحها در دورههاى زمانى معين، از اولويت ويژهاى برخوردار است.
طرح هادى شهرى بيشتر براى شهرهاى کوچک و خاصه شهرهائى که تا حدود ۲۵،۰۰۰ نفر جمعيت دارند، تهيه مىشود. طرح هادى در حقيقت تعيينکننده اصول کلى توسعهٔ شهرها است. در اين طرح بيشتر هدايت توسعه شهرها مورد توجه قرار دارد. آنچه که معمولاً در يک طرح جامع شهرى (Master Plan)، بايستى مورد مطالعه عميق قرار گيرد. در طرح هادى بهصورت کلىترى مطرح مىگردد. از طرح هادى مىتوان بهعنوان برنامهٔ راهنماى توسعه شهر نيز نام برد. اين طرح برنامهٔ قبل از اجراء طرح جامع است. طرح هادى براى شهرهائى تهيه مىگردد که يا فاقد بودجه طرح جامع مىباشند و يا امکان اجراء طرح جامع در آنها، فراهم نشده است. طرح هادى در کشور ما، داراى سابقهٔ طولانىترى نسبت به طرح جامع است سازمان مسئول طرحهاى هادى شهرى نيز، وزارت کشور مىباشد.
طرح جامع شهري، بهمنظور تدوين برنامه و تعيين جهات توسعهٔ شهر و تأمين نيازمندىهاى آن بر مبناى پيشبينىها و اهداف توسعه شهري، تهيه مىشود. طرح جامع بيشتر، در مورد شهرهاى بزرگ و يا شهرهائى که بيش از ۲۵،۰۰۰ نفر جمعيت دارند، به مرحلهٔ انجام در مىآيد. طرح جامع، عبارت است از برنامهاى که بهصورت راهنما عمل کند. در حقيقت، طرح جامع را مىتوان سيستمى دانست که خط مشى اصولى و کلى سياستهاى شهرى را تعيين مىکند. از طرف ديگر، طرح جامع را مىتوان منطقى جهت انتخاب الگوى صحيح استفاده از اراضى شهرى دانست. روش مطالعه و انجام يک طرح جامع شهري، عبارت از مطالعهٔ وضع موجود، تجزيه و تحليل و نتيجهگيرى از وضع موجود، تعيين اهداف و اولويتها، انجام پيشبينىهاى لازم، ارائه طرحها و برنامههاى توسعهٔ شهرى و اجراء آنها مىباشد.
طرح جامع شهري، بيشتر بهمنظور ترويج ضوابط شهرسازي، کنترل توسعهٔ شهرها، گرايش به نظام برنامهريزى و هماهنگسازى بخشهاى مختلف اقتصادى و اجتماعى با توجه به کيفيت محيط زيست و براساس شناخت حوزههاى نفوذ طبيعي، اجتماعى و اقتصادى شهرها تهيه مىشود. مقياس نقشههاى شهري، در طرحهاى جامع شهرى اغلب يکدههزارم، يکپنجهزام، يکدوهزار و پانصدوم است.
طرح تفصيلي، متعاقب طرح جامع شهرى و بهمنظور انجام برنامههاى اجرائى تصويب شدهٔ اين طرح صورت مىپذيرد. طرح تفصيلى در حقيقت، تنظيم برنامههاى مفصل و انجام اقدامات جزء به جزء در مناطق و محلات شهرى و طراحى آنها است. طرح تفصيلى شامل چهار مرحله به قرار زير است:
۱. مرحلهٔ بازشناسى.
۲. مرحهٔ تثبيت برنامهها و طرحها اجرائى
۳. مرحلهٔ تشخيص و تعيين اولويتها
۴. مرحلهٔ انجام و اجراء محتواى طرح و کاربرد اراضى
اندازهٔ نقشهها در طرحهاى تفصيلى معمولاً يکپانصدم، يکهزارم، يکدوهزارم است، سازمان مسئول طرحهاى جامع و تفصيلي، وزارت مسکن و شهرسازى است.
انجام مطالعات و تهيهٔ طرحها و برنامههاى توسعهٔ و عمران شهر و حوزهٔ آن، شامل مراحل زير است:
۱. بررسى کلى منطقهاى.
۲. بررسى حوزهٔ نفوذ.
۳. بررسى و شناخت شهر.
۴. تجزيه و تحليل و استنتاج از بررسىها
۵. تهيهٔ طرحها و برنامههاى عمرانى شهر و حوزهٔ نفوذ آن
در همين راستا، انجام مطالعات و تهيهٔ طرحهاى تفصيلى شهر نيز به قرار زير مىباشد:
۱. بررسى مشروح و تفصيلى مناطق و محلات مختلف شهر.
۲. تهيه طرحهاى تفصيلى.
آمادهسازى زمين براى سکونت، فعاليتى جديد در شهرسازى ايران است. که از سال ۱۳۶۴ در ايران معمول گرديده است.
(۱مال اطهارى و ديگران، آمادهسازى زمين در جمهورى اسلامى ايران. تهران: انتشارات وزارت مسکن و شهرسازى ۱۳۶۷، صفحهٔ ۵۱ يا صفحات ۶۵-۵۱.
آمادهسازى زمين، در حقيقت شهرسازى اجرائى است. يعنى مىبايست هرآنچه که در طرحهاى جامع و تفصيلى براى شهر و شهرنشينان انديشيده و تدوين شده است، در آمادهسازى زمين به مرحلهٔ اجراء درآيد. اين اجراء، الگوبردارى صرف از طرحهاى پيشين نيست، بلکه آميزهاى از قواعد تدوين شدهٔ پيشين و آنچه که از لحاظ شهرسازي، مهندسى ساختمان و معمارى براى مناسبتر شدن محيط مسکوني، لازم است. مورد توجه قرار داد. در اين ميان مسائل اقليمى و معيشتى در چگونگى اين آميختگى نقش دارند.
آمادهسازى زمين، مجموعهٔ فعاليتهائى است هماهنگ و ضرورى در اراضى متعلق به سازمان زمين شهرى که بهمنظور ايجاد امکان بهرهبردارى از اراضي، جهت احداث واحدهاى مسکونى و تأسيسات وابسته به آنها و رفع نيازمندىهاى عمومى صورت مىگيرد و عمدتاً و برحسب ضرورت، شامل تسطيح زمين، ايجاد شبکههاى عبور و مرور، شبکههاى آبرسانى و فاضلاب، برق، مخابرات و غيره مىباشد. هدفهاى اصلى آمادهسازى زمين به شرح زير است:
- تغيير نقاط ثقل شهرى و ايجاد تعادل ميان مراکز جمعيتى.
- توليد زمين در مقياس انبوه و گسترده براى پاسخگوئى به نياز فزايندهٔ مسکن.
- توسعهٔ سنجيده و قانونمند شهرها، با يافتن زمين مناسب براى کاربرى مسکونى و بهاجراء درآوردن طرحهاى موجود.
- بستر سالم و مناسب براى احداث واحدهاى مسکوني، از لحاظ شهرسازى و معمارى و تأسيسات و خدمات شهرى.
- ايجاد زمينهٔ مناسب براى فعاليت بخش خصوصي، در امر ساختمان و مسکن با حداقل هزينه براى دولت.
- کمک به گروههاى کمدرآمد، براى دستيابى به مسکن مناسب با حداقل هزينه براى دولت.
- استفادهٔ حداکثر از منابع مالى سازمان زمين شهرى.
- جلوگيرى از احداث واحدهاى مسکونى در زمينهاى مناسب براى کشاورزى يا توسعهٔ صنعتى.
- جلوگيرى از رکود اقتصادى در اثر کاهش فعاليت ساختمانى به دليل عرضهٔ اندک زمين.
فعاليت آمادهسازى زمين در چهار مرحلهٔ اصلى انجام مىگيرد، که به قرار زير هستند.
۱. مکانيابى.
۲. تهيهٔ طرح.
۳. اجراء.
۴. واگذارى.
در سطح کشورهاى در حال توسعه، کشورهاى سنگال، هندوستان، نيکاراگوئه، بوتسوانا، جامائيکا، تانزانيا، زامبيا، اندونزي، السالوادور و کرهٔ جنوبي، از جمله آغازکنندگان اجراء پروژههاى آمادهسازى زمين و خدمات محسوب مىگردند.
سازمان تهيهکنندهٔ طرحهاى آمادهسازى زمين نيز، وزارت مسکن و شهرسازى است.
طرحريزى شهرى با برنامهريزى شهرى هماهنگ است و اصول مطالعاتى آنها با يکديگر يکى مىباشد. طرحريزى شهري، بهوجود آوردن مجموعههاى فيزيکى است که در آن بيشتر به کيفيت فضاها و کيفيت فيزيکى طرحها توجه مىشود. طرحريزى شهرى با کلىگرائى بيشترى نسبت به برنامهريزى شهرى توأم است. در طرحريزى شهري، روشهاى تحليل بصرى فرمهاى شهري، بىاندازه مؤثر هستند. به بيان ديگر، هدف طرحريزى شهرى جستجوى کيفيات زيبائى بصرى از فرم شهرى است که براساس مصرف اراضى پيشبينى شده در برنامهريزى شهرى قرار دارد سياستهائى را که شهردارىها در رابطه با ضوابط ساختمانى شهر اعمال مىنمايند، مىتوان جزئى از طرحريزى شهرى دانست.
طرحريزى شهرى بيشتر با عوامل زيبائى شهرى سرو کار دارد. يکى از جنبههاى مطالعاتى آن، جنبهٔ کيفى عوامل فرهنگى و اجتماعى شهرى است. در حالىکه، برنامهريزى شهرى بهصورت علمى آن، سعى دارد کليهٔ جوانب اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، مادى و معنوى شهرى را، بهصورتى جامع مطرح نمايد. فرم شهرى و طرحريزى آن يک کار هنرى است که نتيجهٔ مطالعات عوامل فوق را در خود دارد. بنابراين، نمىتواند بدون مطالعه و بدون در نظر داشتن اين عوامل، به نتيجهٔ منطقى برسد. طرحريزى شهرى در روند طرح جامع، شامل شش مرحله به شرح زير است:
- مرحلهٔ شناسائى (Recognition):
شامل بررسى وضع موجود با توجه به تغييرات فيزيکى شهر و تجزيه و تحليل جمعيت، احتياجات عمومي، عوامل فرهنگى و تاريخى مردم، بازشناسى مشکلات، پيشبينىها (بر مبناى احتياجات عمومي، وسايل موردنياز، تعداد جمعيت، وضع اقتصادى و احتياجات شغلى جمعيت).
- مرحلهٔ تشخيص (Speciflcation):
بر مبناى هدفهاى مختلف، و انتخاب آنها براساس ارجحيتهائى که در اهداف کوتاه و بلندمدت و اصول طرحها قرار مىگيرند.
- مرحلهٔ پيشنهاد (Proposal):
راهحلهائى فرمهاى فيزيکي، بر مبناى راهحلهاى برنامهريزى و طرحريزى شهرى و راهحلهائى که در طرحريزى شهرى مورد توجه قرار دارند.
- ارزشيابى (Evaluation):
بررسى متغيرها و ارزشيابى راهحلهاى متغيرها
- تصميمگيرى (Dicision):
انتخاب يک راه حل و يا خلاصهاى از راهحلها
- اجراء (Effectuation):
تجزيه و تحليل راهحلها بر مبناى ضوابط، قواعد و روشها، در طرحريزى شهرى.
هدفهاى طرح، روشنى و کارآئى آن، از مقياس يک محله کوچک شهرى گرفته تا شهر يا يک بخش شهرى که در مقياس پروژههاى اجرائي، از اهميت ويژهاى برخوردار است.
طرح ايجاد شهرهاى جديد، داراى سابقهاى طولانى است. در قرن حاضر، کشور انگلستان از جمله اولين کشورهائى است که ايجاد شهرهاى جديد را تحت مطالعه و اجراء قرار داده است.
انگيزهٔ ايجاد شهرهاى جديد، بيشتر بهمنظور کاهش تراکم جمعيت در نواحى شهرى بزرگ (شهرهاى مادر) است. همچنين، انجام برنامههاى تدوين شده و طرحهاى از پيش برنامهريزى شده، براى شهرهائى است که بهمنظور ايفاء نقشهاى مختلف اقتصادى مثل نقش صنعتي، بازرگاني، کشاورزى و امثال آنها در سطح يک کشور انتخاب مىشوند. اين شهرها، معمولاً در جوار شهرهاى بزرگ، يا در نزديکى آنها شکل مىگيرند. از جمله مهمترين شهرهاى جديدى که در عصر حاضر بهوجود آمدهاند، مىتوان از شهرهاى استونج (Stevenage)، باسلدن (Basildon)، هارلو (Harlow)، ميلتن کنيز (Milton Keynes)، همل همپستد (Hemel Hempsted)، کامبرنولد (Cumbernauld)، ولين (Welwyn)، لچورث (Letch Worth)، رانکورن (Runcorn)، در انگلستان، تاپيولا (Topiola)، در فنلاند، شرهولمن (Skar Holmen)، و ولينگبى (Vallingby)، در سوئد، آلبرتس لوند (Alberts Lund)، در دانمارک دونااوى وروش (Dunaujvarcs)، وتىساپال کونيا (Tiszapalkonya)، در مجارستان، نواهوتا (Nowa Hutta)، و استالوواولا (Stalowa Wola)، در لهستان، رادبرن (Radburn)، کلمبيا (Colombia)، رستون (Roston)، والنسيا (Valencia)، و گرينبلت (Green belt)، در آمريکا، اورى (Evry)، در فرانسه، بيضاء در ليبي، لريدا (Lorida)، در اسپانيا و چانديگار (Chandingar)، در هند را نام برد.
در کشور ايران نيز، ايدهٔ ايجاد شهرهاى جديد در سالهاى اخير مورد توجه قرار گرفته و در حال حاضر، مطالعات مربوط به ايجاد اين شهرها در حوزههاى منطقهاى ايران، اصفهان، تبريز، شيراز، مشهد و اراک و چند شهر ديگر از طريق وزارت مسکن و شهرسازى دنبال مىشود. اهم اهداف و سياستهاى شهرهاى جديد در کشور ما به شرح زير است:
- مطالعه در امر سرمايهگذارى
- علت وجودى شهرها
- اشتغال
- مديريت شهرها
- سياستهاى حمل و نقل شهرى و ترافيک
- تأسيسات شهرى اعم از آب و برق و انرژى و سيستمهاى حرارتى و برودتى و جمعآورى آبهاى سطحى
- طراحى شهرى
- نقش فضاى سبز در نماى شهرها
- پدافند غيرعامل
- صنايع، شامل صنايعى که در ساخت مؤثر است و صنايعى که مىتواند براى منطقه يا سطح کشور مفيد باشد و صنايعى که بايستى از شهر ما در انتقال يابند.
در ايجاد شهرهاى جديد کشور مطالعات و برنامهريزىهاى اقتصادى و اشتغال، توزيع متناسب جمعيت، تراز جامع اقتصادى هر شهر، و تعيين استاندارد در همهٔ زمينههاى شهرى از اهميت برخوردار است.
- پژوهش محيط (Environmental Reconnaissance Survey):
براساس ارزشهاى شخصى و گروهي، نيازها و خواستهائى آشکار مىشود که پارهاى از آنها را مىتوان از طريق کالبدى با محيط برآورد.
- تعيين هدفها (Goals Formulation):
با تعيين هدفها، پارهاى مقاصد دقيق که بايد براى رسيدن به هدفها برآورده شوند، تعيين مىگردد.
- راههاى ممکن اقدامات (Possible Courses of action):
که براى برآوردن مقصودها و رسيدن به هدفها مورد مطالعه قرار مىگيرد.
- ارزشيابى راههاى ممکن (Evaluation):
براساس وسايلى که در اختيار هست، مخارجى که براى تسلط بر نيروهاى بازدارندهٔ آنها بهوجود مىآيد، منافعى که احتمالاً بهوجود مىآيد و نتايج اقدامات تا آنجا که مىتوان ملاحظه کرد.
- اقدام:
که براساس ملاحظاتى که در چهار قسمت فوق بهوجود آمد، صورت مىپذيرد.
اقدام رابطه بين فرد يا گروه، برنامهريزى شهرى را با محيط به وجهى ديگر در مىآورد؛ و نيز محيط را و گاه ارزشى را که دارد، تغيير مىدهد. هم اينجا است که پژوهش محيط، دوباره از سرگرفته مىشود و هدفها و مقصودهاى تازه، شکل مىگيرد، و به اين ترتيب، دور برنامهريزى شهرى از نو آغاز مىشود.
برنامهريزى شهري، پويا است و علت پويائى آن اين است که شهر مانند يک موجود زنده است که مقدارى مکانيسم اين ارگانيسم را متأثر مىکند. مثلاً مکانيسم اقتصادى که بهصورت ارزش زمين، اجاره بهاء، مخارج ساختمان و غيره سبب تحرک شهر مىشوند. يا مکانيسم اجتماعى که شامل سنتها، عادات اجتماعي، فرهنگ و مذهب مىشود؛ و تمام اينها بر موجوديت شهر تأثير مىگذارند و به آن شکل داده، در تدوين هر برنامهريزى شهرى بايستى مورد توجه قرار گيرند.
برنامهريزى شهري، با آيندهنگرى خاصى که بايستى در جهت توسعهٔ آينده شهر داشته باشد، با بهرهگيرى از آمار و اطلاعات و بهدست داشتن نبضهاى اجتماعي، اقتصادى و فيزيکى شهر، به تجزيه و تحليل پرداخته و با بهرهگيرى از امکانات رفاهي، به پيشنهاد مىپردازد. ارائهٔ طرح پيشنهادي، براساس مطالعات وضع موجود قرار دارد؛ و برنامهريزى شهرى با بهرهگيرى از اطلاعات و آمارهاى وضع موجود، به ارائه طرحى که بتواند از نظر وضعيت و امکانات فيزيکى شهر با عوامل اقتصادى و اجتماعى آن مطابقت داشته و با توجه به پيشبينىهاى وضع آتى شهر نيز باشد، بپردازد. مطالعهٔ وضع موجود مىتواند از ديدگاههاى مختلفى مانند: مطالعات تاريخي، چگونگى رشد شهر يا عوامل مؤثر در توسعهٔ ادوارى آن، بررسىهاى منطقهاى و جغرافيائي، مطالعات جمعيتى و خصوصيات اجتماعى مردم، بررسىهاى اقتصادي، خصوصيات مسکن و معمارى شهر، بررسى راهها و ارتباطات شهري، تأسيسات مختلف زيربنائى و عمومي، فرهنگى و اجتماعي، مورد تحقيق واقع شود؛ و خاصه در زمينهٔ مطالعه و نحوهٔ کاربرد اراضى شهري، درصد اشغال هر نوع از کاربرىهاى زمين، سرانهها، تراکمهاى مسکونى و شهرى موجود، اقدامات دقيقى صورت گيرد. بهنحوى که آخرالامر به نقشهاى بهعنوان نقشهٔ کاربرى زمين، که از اهم مطالعات موجود بوده و در ارائهٔ طرح نقشى مؤثر دارد، بينجامد.
مطالعهٔ وضع موجود شهر، حداقل اين کمک را به برنامهريز مىکند که بداند طرحى را که مىدهد، براى چه جمعيتى و با چه خصوصياتى است و طرح پيشنهادى مىتواند از چه امکانات و محدوديتهاى فيزيکى و يا اقتصادى برخوردار باشد و به چه نحو مىتوان براى شهر طرحى داد که با تمام خصوصيات و مشخصات مردم شهر و جمعيت آيندهٔ آن مطابقت داشته باشد. بهعنوان مثال، اگر برنامهريز در زمينهٔ مسکن شهر به ارائهٔ برنامهاى بپردازد، آيا برنامهٔ پيشنهادى او پاسخگوى سؤالات زير خواهد بود؟
۱. اولاً، اين برنامهريزى با خصوصيات جمعيت هماهنگ است؟ بدان معنى که مردم از نظر اجتماعى حاضر به پذيرش محيط مسکونى پيشنهادى او هستند؟
۲. از نظر اقتصادى و با توجه به قيمت زمين و نوع درآمد خانوارها، اجراء پروژه امکانپذير است؟
۳. نوع مسکن پيشنهادى از نظر طبيعى و فيزيکى قابليت اجرائى لازم را از نظر هماهنگى با اقليم منطقه، شيب زمين يا توپوگرافى آن، نوع مصالح، نوع معمارى و... دارا مىباشد؟
۴. در رابطه با بعد خانوارها، نوع تراکمهاى مسکونى پيشنهادى در ارتباط با جمعيت موجود ساکن در شهر و جمعيت آيندهٔ آن خواهد بود؟
۵. نوع تراکمهاى مسکونى پيشنهادى در سطح شهر، تضادهاى اجتماعى را باعث نخواهد شد و منطقههاى ايزوله يا جدا جدا را بهوجود نخواهد آورد؟
۶. در رابطه با وضع موجود مساکن، در صورتىکه برنامهريزى مسکن بخواهد به مرحلهٔ اجراء در آيد، چه مناطقى را از نظر نوسازى و بهسازى شهرى اولويت خواهد داد؛ و اصولاً اين نوسازى مساکن، تا چه اندازه امکان و قابليت اجرائى خواهد داشت؛ و آيا اگر اقدام به نوسازى يک محيط مسکونى شود، اثرات مثبت و منفى آن مورد مطالعه قرار گرفته است؟
۷. استانداردهاى پيشنهادى مىتوانند عملکرد خوبى داشته باشند؛ همچنين در رابطه با بُعد خانوارها، نوع محلات، خصوصيات اجتماعى مردم، قيمت منطقهاى زمين، نوع درآمد و مانند آنها، مىتوانند بهنحو چشمگيرى به حل مشکلات و معضلات مسکن در سطح شهر، بپردازد؟
۸. مطالعات وضع موجود مسکن چه وجوه مشخصهاى را از نظر تقسيمبندى محلات شهرى و نوع آنها در سطح شهر مورد دقت قرار داده است، آيا در برنامهريزى آتى به اين خصوصيات توجه گرديده است؟ اصولاً ايجاد محلات جديد مسکونى مغايرتى با محلات ديگر ندارند؟
۹. تعداد مسکن موردنياز بر چه اساسى در وضع موجود قرار دارد و در آيندهٔ محدود (فرضاً ده سال آينده)، چه تعداد محيط مسکونى احتياج است؟ و آيا ايجاد اين تعداد محيط مسکونى در رابطه با ساير نيازهاى جمعيت، مطابقت دارد؟ فرضاً اگر شهرى داراى ده هزار واحد مسکونى موجود است و نگرش ده سال آينده، در رابطه با جمعيت، ايجاد ۵۰۰۰ واحد مسکونى ديگر را پيشنهاد مىنمايد، آيا پانزده هزار واحد مسکونى مورد نياز از نظر فضاى سبز، تأسيسات آموزشي، درماني، خردهفروشى و عمده فروشي، تأسيسات تفريحى و رفاهي، و بالاخره راهها و معابر موردنياز، تأسيسات آب، برق، فاضلاب، تلفن و مانند آن مورد مطالعه واقع شدهاند؛ و توسعهٔ فضاى مسکونى شهر، مطابق با توسعهٔ ساير فضاهاى شهرى هست؟
۱۰. همچنين، آيا استقرار واحدها و مجموعههاى مسکونى در رابطه با تأسيسات مورد نياز آنها و با فواصل لازم قرار مىگيرند و آيا شهر، گسترش اين تأسيسات را اجازه مىدهد و يا در رابطه با منطقه و موقعيت شهر اين امکان وجود دارد؟
بهطور کلي، برنامهريزى شهرى ضمن آنکه مىتواند از سادگى برخوردار باشد، عملاً نکاتى دقيق و بسيار مهم را در خود نهفته است که اگر مورد دقت واقع نشوند، موفقيت طرحها را به حداقل مىرسانند اصل مطالعاتى يک طرح جامع و برنامهريزى بهمنظور تأمين آيندهٔ بهتر شهرها، شامل موارد بسيارى مىشود.