نویسندگان 1 عبداله فرجی؛ 2 مجید زاهدی؛ 2 علی اکبر رسولی* 1استادیار گروه جغرافیای دانشگاه زنجان 2دانشیار گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه تبریز

 

 چکیده یکی از مباحث مهم در مطالعات اقلیمی به ویژه ساختمان و محیط مسکونی، معمارهای همساز با اقلیم و برنامه ریزی های مصرف انرژی، مسئله گرم کردن آن ها در فصل سرد و سرد کردن در دوره های گرم سال برای رسیدن به حدود آسایش گرمایی انسان است، مقدار نیاز در یک دوره معین N روزه به درجه – روزهای سرمایش و گرمایش که به CDD و HDD موسوم اند و برای محاسبه آن ها روابط کلی به این گونه ( T-?2)? = CDD و (?1- T) ? = HDD، که در آنT میانگین روزانه دما و ?1 و ?2 آستانه های دمایی به سانتی گراد می باشند. منطقه آذربایجان در شمال غرب کشور واقع گردیده و از نظر توپوگرافی کوهستانی و از نظر آب و هوایی جزو مناطق سردسیر ایران محسوب می شود. براساس آمار سال 1381 بالغ بر456/357/7 نفر در منطقه مذکور زندگی می کنند. با توجه به شرایط جغرافیایی و آب و هوایی ویژه و جمعیت ساکن سالانه نیاز به مقادیر زیادی انرژی و سوخت جهت گرم کردن محیط مسکونی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد. در این مقاله درجه- روزهای نیاز به گرمایش و سرمایش ماهانه و سالانه برای ایستگاه های منطقه مورد مطالعه محاسبه سپس اقدام به پردازش داده ها در محیطGIS و با استفاده از نرم افزارView-Arc، نقشه های پهنه بندی سالانه و ماهانه درجه- روزهای نیاز گرمایش و سرمایش به صورت رقومی و رنگی مدل سازی و ترسیم شده اند.

 

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در چهارشنبه هفتم اسفند ۱۳۹۸ |

صفحات یخی گرینلند و قطب جنوب در حال ذوب شدن است. اما بر اساس یافته های پروفسور EVAN PAUGH تا به امروز نرخ دقیق ذوب یخچال ها در رابطه با زمان به طول انجامیدن آن ناشناخته باقی مانده است.

 در گذشته، در دوره هایی که این نواحی با سرما احاطه شده بود این صفحات یخی رشد کرده و یخچال ها شروع یه پیشروی کردند و با افزایش دما از دامنه آنها کاسته شد و برخی از یخچال های مهم در مرزهای این نواحی با افزایش شدید گرما به واسطه پدیده گرمایش زمین به طور کامل ناپدید شده اند.

در صورت ذوب کامل یخهای گرینلند سطح دریاهای چیزی نزدیک به 23 فوت بالا می آید که بخشهای وسیعی از سواحل قاره ها را به زیر آب خواهد برد. البته این در حالی است که صفحات یخی جنوبگان حجم بسیار بیشتری از صفحات یخی را در بر گرفته و تخمین زده می شود با ذوب آنها 190 فوت بر ارتفاع سطج آبهای آزاد افزوده شود.

انتظار می رود افزایش پدیده گرم شدن زمین با افزایش بارش برف در گرینلند و جنوبگان همراه شود. بسیاری از کارشناسان پیشنهاد می کنند که با افزایش نرخ بارش، افزایش مستقیمی در سرعت ذوب یخچال ها مشاهده می شود. چنانکه مطالعات اخیر نشان می دهد، صفحات یخی در گرینلند و جنوبگان با سرعت به مراتب بیشتر از آنچه که باید به واسطه برف جایگزین شود در حال ذوب است.

یکی از موارد تاثیرگذار در افزایش سرعت ذوب یخچال های گرینلند و جنوبگان، دریاچه های وسیع واقع در میان توده های یخی گرینلند می باشد. آبهای موجود در این دریاچه ها با ایجاد شکاف های عمیق و نفوذ به قسمت تحتانی صفحات یخی باعث ذوب در این بخش ها و حرکت سریع توده های یخی به سوی اقیانوسها می گردد. این دریاچه با سرعتی نزدیک به سرعت آبشار نیاگارا به زهکشی صفحات یخی می پردازد.

همه صفحات یخی به وسیله توده های گسترده ای از یخ پوشیده شده اند. اما صخره هایی که در زیر یخها وجود دارند، به آهستگی در حال حرکت بوده و با ایجاد اصطکاک به ذوب بخشی از یخ ها می پردازند. آبهای ناشی از ذوب، در زیر صفحات یخی با ایجاد حالتی شناور اجازه حرکت سریعتری را به صفحات می دهد.

مرکز صفحات یخ شامل صخره های یخزده می باشد که با ادامه روند گرمایش سطح زمین و جریان آبهای ناشی از ذوب یخ در مرز میان صخره ها و توده های یخی، رفته رفته چسبندگی میان دو کاهش یافته و توده های یخی با سرعت زیادی جابه جا می شوند.

فاکتور دیگری که در ذوب صفحات یخی به طور موثر فعالیت می کند، گرم شدن آبهای اقیانوسی است.

 سکوهای یخی "توده یخی که هنوز به صفحه یخی متصل می باشد اما بر روی آب شناور است"، باعث حرکت سریعتر صفحات یخی می شوند. در گرینلند سکوی یخی JAKOBSHAVN از سال 1992 تاکنون بیش از 5 مایل پسروی کرده است.

صخره ها و پرتگاه های روی دامنه های فیوردها و خلیج ها به آهستگی سکوه های یخی را به سوی دریا پیش می برند. اگر این سکوه ها در هنگام جابه جایی شکسته و ذوب شوند، جریانهای یخی پشت سر آنها با سرعت بیشتری پیش می روند.

شکستگی در سکو های یخی در یخهای جنوبگان نیز رخ می دهد. به عنوان مثال بخش اعظم سکوی یخی LARSEN B در مارچ 2002 از هم پاشیده شد و نرخ متوسط جریان یخی را 8 برابر افزایش داد.

در ذوب سکوهای یخی، دمای آب نسبت به دمای هوا از اهمیت بیشتری برخوردار است. البته در این فرآیند نقش هر دو پارامتر مهم است.

آبهای اقیانوسی گرمتر که از پدیده گرم شدن جهانی ناشی شده است یا رویدادهای منطقه ای می تواند باعث ایجاد شکستگی های بیشتر در سکوهای یخی و افزایش سرعت جریانهای یخی در صفحات توده های یخی جنوبگان شود.

در گرینلند با ادامه روند افزایش دما حتی در محدوده چند درجه، خروج حجم زیادی از صفحات یخی را به دنبال خواهد داشت.

می توان با استفاده از مدلهای آب و هوایی و بررسی جریانهای اقیانوسی به شبیه سازی رفتار صفحات یخی و جریانهای وابسته به آنها در قالب سیستم های یخچالی پرداخت.

 پیش بینی تغییرات در توده های یخی و اثرات آنها در سیستم های جهانی به ویژه سیستم های جوی از مهمترین نتایج این مطالعات به شمار می رود.

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در شنبه هشتم تیر ۱۳۹۸ |

دولت های مدرن عموماً از سازوکارهای حل و فصل منازعه برای کنترل جنبش های فرهنگی و هویتی بهره می گیرند. خصومت های هویتی و قومی، ریشه در قوانین و الگوی اعمال قدرت بر گروه های اجتماعی حاشیه ای شده دارد. ساختار و تأسیسات حکومتی در چنین شرایطی تلاش دارند تا درک جامع و کاملی از عوامل نژادی، فرهنگی و هویتی تعارض به دست آورد. روش های اصلی مدیریت بحران در عصر جنبش های هویتی، مبتنی بر سازوکارهای حکومت داری از طریق آموزش و کنترل گروه های اجتماعی خواهد بود. جنبش های هویتی در قرن 21 تحت تأثیر جنگ های نیابتی و شکل جدیدی از سیستم های امنیت منطقه ای قرار گرفته است. دولت های منطقه ای در اروپا، خاورمیانه و آسیای شرقی در حال بازتولید شکل بندی های هویتی خود هستند. هویت به نیروی سیاسی جدیدی تبدیل شده که می تواند بر روندهای کنش دولت ها تأثیر بهجا گذارد. دولت های قوی چالش های محدودتری در فضای بحران های هویتی منطقه ای دارند. در حالی که دولت های ضعیف و ناکارآمد برای امنیت سازی نیازمند الگوهای جدیدی از رقابت و تصمیم گیری امنیتی خواهند بود. پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که «دولت های منطقه ای در عصر آشوب های ژئوپلیتیکی دارای چه الگویی در تصمیم گیری راهبردی خواهند بود؟» فرضیه مقاله آن است که «دولت های منطقه ای برای امنیت سازی خود نیازمند افزایش قدرت، همبستگی های ساختاری و تعامل پیرامونی خواهند بود». در انجام این مقاله از رهیافت «دولت قوی» باری بوزان استفاده می شود. دولت قوی می تواند چالش های ژئوپلیتیکی را کنترل نموده و زمینه تعامل سازنده با سایر بازیگران را ایجاد نماید. این مقاله با استفاده از «روش نمونه پژوهی» و بهره گیری از رویکرد تفسیری تاریخی و تکیه بر منابع کتابخانهای و اسنادی تلاش می کند تا نشانه های رقابت گروه های سیاسی و چالش آنان در برابر دولت در حوزه های مختلف جغرافیایی مورد سنجش قرار دهد. نتایج نشان می دهد که آشوب های ژئوپلیتیکی منجر به کاهش قدرت دولت در روند رقابت های سیاسی و منطقه ای می شود.

دانلود مقاله

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در شنبه هشتم تیر ۱۳۹۸ |

چگونگی تصمیم گیری و سیاست گذاری راهبردی رؤسای جمهور آمریکا در برخورد با ایران و امنیت خاورمیانه براساس نشانه های راهبردی حاصل میشود. این گونه نشانه ها با تغییرات مرحله ای روبه رو شده و تابعی از ایستارهای ذهنی تصمیم گیران و نگرش ژئوپلیتیکی آمریکا نسبت به حوزه های مختلف جغرافیایی است. ارزیابی الگوهای رفتاری باراک اوباما، جورج بوش پسر و دونالد ترامپ در مورد امنیت خاورمیانه و الگوهای راهبردی آنان در قبال ایران بیانگر این واقعیت است که آمریکا از سیاست مهار، تحریم اقتصادی، جنگ های نیابتی و اقدامات نامتقارن در برخورد با ایران بهره گرفته است. برای اعمال چنین سیاست هایی در برخورد با ایران، روسای جمهور ایالات متحده از راهبردهایی همانند: «موازنه فراساحلی»، «اقدامات ضدتروریستی» و «نقش آفرینی غیرمستقیم در محیط پیرامونی» بهره گرفته اند. هدف اصلی مقاله آن است که درک دقیقی نسبت به الگوهای رفتار امنیتی رؤسای جمهور آمریکا در برخورد با ایران و امنیت خاورمیانه به وجود آید. این مقاله با رویکرد رئالیستی و استفاده روش توصیفی و تحلیلی در پی پاسخگویی به این پرسش است که: «مدل تصمیم گیری رؤسای جمهور آمریکا در روند امنیت سازی منطقه ای کدام است؟». نتایج مقاله نشان میدهد که «تغییر در رؤسای جمهور آمریکا صرفاً منجر به الگوهای کنش و تاکتیک های متفاوت امنیتی شده و این امر تاثیر بنیادین در راهبرد آمریکا بهجا نگذاشته است».

دانلود مقاله

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در شنبه هشتم تیر ۱۳۹۸ |
نوشته شده توسط غلامرضا آریان در چهارشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۶ |
 
مطالب قدیمی‌تر