
رنگ آب در مرز بین دو دریا در کشور دانمارک باهم تفاوت دارند به طوری که آب در یکی کمرنگ تر و در دیگری پر رنگ تر است. در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی را می توان دید، این شمالی ترین شهر دانمارکی هاست، جایی که دریای بالتیک و دریای شمال بهم میپیوندند.
معجزه قرآن دو دریا کنار هم
مـرز دریای شمال و بالتیک که به طور شگفت انگیزی هرگز از بین نمیرود …
و این همان چیزی است که در قرآن آمده است.
سوره مبارکه الرحمن
… مرج الْبحْریْن یلْتقیان (۱۹) بیْنهما برْزخٌ لا یبْغیان (۲۰) فبأی آلاء ربکما تکذبان (۲۱) یخْرج منْهما اللؤْلؤ و الْمرْجان (۲۲)
(۱۹)٫ دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.(۲۰)٫ اما میان آن دو حد فاصلیاست که به هم تجاوز نمی کنند.(۲۱)٫ پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار می کنید؟(۲۲)٫ از آن دو، مروارید و مرجان خارج می شود.
آیا تا به حال فکر کرده اید ، چرا وقتی سفره های آب زیر زمینی در مجاورت دریا قرار می گیرند ، شوری آب دریا به درون سفره های آب شیرین نفوذ نکرده و آنها را شور و تلخ نمی کند ؟ حتما می دانید اگر چنین اتفاقی بیافتد ، سفره های آب زیر زمینی شیرین غیر قابل شرب می شوند . خبر دادن از وجود مرز و حایل بین آب شور و شیرین در دریاها ، یکی دیگر از اعجازهای علمی قرآن است .
همه شما درمورد اهمیت آب به عنوان مایه حیات بشر و همه موجودات زنده ، آگاهی دارید . آب در فرهنگ اسلامی ، سمبل حیات ، مایه پاکی و رفع آلودگی ، سرمایه عمومی و بهترین نوشیدنی معرفی شده است . کلمه ” ماء ” ( آب ) ۵۹ بار در قرآن بکار رفته است . در آیات متعددی ، آب عامل حیات شمرده شده است . خداوند در آیه ۳۰ سوره انبیاء متذکر می شود که : ” ما هر چیز زنده ای را از آب قرار دادیم . “
رسول خدا ( ص ) آب را بهترین نوشیدنی در دنیا و آخرت دانسته ( بحار الانوار ، ج ۶۶ – ص ۵۶ ) و امام رضا (ع) از اهل بیت ایشان ، مزه آب را ، به مزه و طعم زندگی توصیف کرده است . ( بحار الانوار ، ج ۴۹ ، ص ۹۹ )
آب های شیرین و شور ، از موضوعات مورد بحث در رشته آب شناسی است . اشاره به این مسئله در قرآن ، توجه اندیشمندان را به خود جلب کرده است . در آیه ۵۳ سوره فرقان می خوانیم :
” او کسی است که دو دریا را در کنار هم قرار داد ، یکی گوارا و شیرین و دیگری شور و تلخ و در میان آنها برزخی قرار داد تا با هم مخلوط نشوند و از هم منفصل و جدا باشند . “
بسیاری از نکاتی را که قرآن درمورد دریاها مطرح کرده است ، بشر قرنها از آن بی اطلاع بود و به آن توجه نداشت . آیه۶۱ سوره نمل با اشاره به مرز میان آب شور و شیرین ، آن را نشانه قدرت خداوند ذکر می کند و می فرماید : « یا کسی که زمین را مسقر و آرام قرار داد و میان آن نهرهایی روان ساخت و برای آن کوههای ثابت و پابرجا ایجاد کرد و میان دو دریا مانعی قرار داد ( تا با هم مخلوط نشوند ، با این حال ) آیا معبودی با خدا است ؟ نه ، بلکه اکثر آنها نمی دانند . »
همچنین در آِیه ۱۲ سوره فاطر آمده است : ” دو دریا یکسان نیستند . این یکی ، دریایی است که آبش گوارا و شیرین و نوشیدنش خوشگوار است ، و آن یکی ، شور و تلخ و گلوگیر است ، ( اما ) از هر دو گوشتی تازه می خورید و وسایل زینتی استخراج کرده می پوشید ، و کشتیها را در آن می بینی که آبها را می شکافند ( و به سوی مقصد پیش می روند ) تا از فضل خداوند بهره گیرید و شاید شکر ( نعمتهای او را ) بجا آورید . “
با پیشرفت دانش روشن شد که سفره های آب شیرین در ساحل در کنار دریا یافت می شود ، بدون آنکه شوری آب دریا در آنها اثر کند . ازآنجا که وزن مخصوص آب شیرین کمتر از وزن مخصوص آب شور است ، در نواحی ساحلی ، آب شیرین در روی آب شور دریا قرار می گیرد . میان آب شیرین و آب شور دریا ، حدّ و مرزی وجود دارد که آن را سطح تداخل یا سطح مشترک می نامند . در مناطق ساحلی ، بیشترین تنوع موجودات زنده یافت می شود .
این مناطق حداکثر ۲۰۰ متر عمق دارند و نور خورشید می تواند در آنها نفوذ کند . در نتیجه ، انواع موجودات اعم از جُلبکها ، نرم تنان و ماهیها در این محیط ها رشد می کنند و اینها یکی از منابع مهم تامین غذای انسانها بشمار می روند . علاوه بر آن ، مناطق ساحلی از نظر رسوبات و تشکیل آهن ، منگنز ، آلومینیوم و سایر املاح و فلزاتی که ذخایری با ارزش هستند ، از اهمیت برخوردارند .
مصداق های مختلفی از دریاهای شوری وجود دارد که هر یک ترکیبات و خصوصیات خاص خود را دارند و با هم مخلوط نمیشوند . مانند دریای احمر و اقیانوس هند . نمک و گرما در دریای احمر بیشتر از اقیانوس هند است . میان آنها آبی وجود دارد که از نظر خصوصیات ، حد متوسط این دو دریا است . اقیانوسها نیز درواقع از دریاهای متعددی تشکیل شدهاند که از نظر غلظت ، دما ، ترکیب و شرایط زیستی با هم فرق دارند ، ولی مرز ناپیدایی میان آنها وجود دارد و مانع مخلوط شدن آب آنها می شود . در قرن بیستم با عکس برداری از اقیانوسها توسط ماهواره های پیشرفته ، دانشمندان به این موضوع پی بردند . اقیانوس شناسان با مشاهده تفاوت رنگ آبهای اقیانوسها ، آنها را بررسی کرده و دریافتند که اقیانوسها درواقع از دریاهایی تشکیل شده اند که به هم متصل اند ، ولی از مرز مشخصی فراتر نمی روند و با هم مخلوط نمی شوند .
درواقع ، یک نیروی فیزیکی به نام ” کشش سطحی ” موجب می شود که آبهای دو دریا با خصوصیات مختلف با هم مخلوط نشوند . کشش سطحی ایجاد شده توسط اختلاف چگالی آبهای آنها ، درست مانند یک دیوار نازک بین آنها عمل می کند و مانع اختلاط آب دریاها می شود . با آْنکه موجهای بزرگ و جریان های قوی در این دریاها وجود دارد ، این دریاها مخلوط نمی شوند و مرز حائل میان آنها از بین نمی رود .
دکتر موریس بوکای ، اندیشمند و پزشک فرانسوی می گوید : « هیچیک از آیات قرآن درباره دریاها ، با عقاید ، اساطیر یا خرافات موجود در عصر نزول قرآن ، همخوانی ندارد . آیاتی از قرآن که به بحث درباره اقیانوسها و دریاها می پردازند ، موضوعاتی قابل تامل و اندیشیدن هستند و نشانه هایی از قدرت خداوند هستند . » وی می افزاید :
« اکنون پدیده عدم اختلاط فوری آبهای شور دریاها با آبهای شیرین رودهای بزرگ ، به خوبی شناخته شده است . برخی تصور می کنند که منظور قرآن از این پدیده ، اشاره به دجله و فرات است ، اما رودهای بزرگ زیادی مثل می سی سی پی و یانگ تسه ، همان خصوصیات را دارند . این آیات ، علاوه بر آنکه اعجاز بشمار می روند ، بشر را به منافع حاصل از آبهای شیرین و شور مثل مرجان ، مروارید و سایر اشیاء و زیورهای ارزشمند توجه می دهند و خواننده را به تامل فرا می خوانند . »
آیاتی که به فاصله دریاها اشاره دارند ، دارای نکات معرفتی نیز هستند . مفسران تفسیر دیگری از این آیات ارائه کرده اند . به تعبیر آنها اینکه خداوند دو آب شیرین و شور را به هم نزدیک کرد ، ولی آنها را در هم نیامیخت ، نمادی از تفاوت مومن و کافر است . در تفسیر این آیات گفته شده با آنکه مؤمن و کافر هر دو در روی زمین در کنار هم زندگی می کنند ، درعین حال با هم یکی نیستند .
در این آیات ، مؤمن و کافر به آب گوارا و آب شور تشبیه شده اند ، بدین معنا که مومن و کافر هرچند در بسیاری از مظاهر زندگی شبیه به هم هستند ، اما در طی مراحل رشد و کمال ، یکسان نیستند . مؤمن دارای فطرتی پاک و اصیل است که به واسطه سرشت پاک و اعمال نیک خود ، سعادت ابدی را کسب می کند . اما کافر با انحراف از فطرت انسانی خود ، هلاک و گمراه می شود . این دو ، مانند آبهای شور و شیرین گرچه در بسیاری از امور متعارف زندگی مشترکند و از نعمتهای الهی نظیر ماهی و انواع خوراکیها مثل هم بهره می برند ، اما در هدف و مقصد زندگی از هم بسیار فاصله دارند .
خدای متعال در آیه ۳۹ سوره نور ، اعمال کافران را به سرابی تشبیه می کند . شخص تشنه ، سراب را آب تصور می کند ، اما هنگامی که به آن می رسد ، درمی یابد که به چیزی دست نیافته است . کافرانی که از نور ایمان بی بهره اند ، در تاریکی و ظلمت شدید بسر می برند . آیه ۴۰ سوره نور ، ظلمتی را که کافران در آن قرار دارند ، به تاریکیهای موجود در اعماق اقیانوسها تشبیه کرده است . لازم به ذکر است در اعماق اقیانوسها ، موجهایی بر روی هم قرار دارند و فضایی کاملا تاریک بوجود آمده است . بر طبق علم اقیانوس شناسی بین ۳ تا ۳۰ درصد نور خورشید در سطح دریا بازتاب می یابد . سپس ، در عمق ۲۰۰ متری دریا ، تقریبا تمامی رنگهای طیف نور – بجز رنگ آبی – جذب می شوند . در این آیات آمده است :
« کسانی که کافر شدند اعمالشان همچون سرابی است در یک کویر ، که انسان تشنه آن را از دور آب می پندارد ، اما هنگامی که به سراغ آن می آید ، چیزی نمی یابد ! و خدا را نزد آن مییابد … » ، « یا همچون ظلماتی در یک دریای عمیق و پهناور ، که موج آن را پوشانده ، و بر فراز آن موج دیگری است ، و بر فراز آن ابری تاریک است ، ظلمتهایی است یکی بر فراز دیگری … » ( نور آیات ۳۹ و ۴۰ )
نکته ای که متفکران را به حیرت افکنده ، اشاره خداوند متعال به وجود دو موج در دریاهاست . با تکامل تکنولوژی و فرستادن زیر دریایی های پیشرفته به اعماق اقیانوسها ، دانشمندان متوجه شدند که به علت غلظت بیشتر آبهای واقع در اعماق دریاها ( در مقایسه با آبهای سطحی ) دو نوع موج در درون آنها پدید می آید . موجهای داخلی و موجهای سطحی / امواج لایه زیرین که تاریک هستند دیده نمی شوند ، اما امواج فوقانی قابل رؤیتند . گویی امواج بر هم انباشته شده و موجی بر روی موج قرار دارد !
پروفسور دوگارو ، اقیانوس شناس آلمانی ، پدیده امواج بر فراز یکدیگر را حقیقتی علمی و کاملا روشن می دانست . درعین حال ، وی بر این باور بود : « با پیشرفت علم ، نیازی به دین نیست . » اما وقتی آیات سوره نور را شنید ، با شگفتی اظهار داشت : ” امکان ندارد این سخنان انسان باشد . این آیات دلیلی بر اعجاز دین اسلام است . »
حال باید اندیشید آیا بشری که هزار و چهار صد سال پیش در بیابانهای خشک و سوزان عربستان می زیسته ، می توانست بدون اتکاء به علم الهی از موجهای داخلی در اعماق اقیانوسها خبر دهد ؟ اینجاست که باید دربرابر قرآن و اعجاز آن فروتنی نمود و در این آیه زیبا تامل کرد که می فرماید : « مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین ، و آمد و رفتِ شب و روز ، نشانه های ( روشنی ) برای خردمندان است . ” ( آل عمران – ۱۹۰
دولت های مدرن عموماً از سازوکارهای حل و فصل منازعه برای کنترل جنبش های فرهنگی و هویتی بهره می گیرند. خصومت های هویتی و قومی، ریشه در قوانین و الگوی اعمال قدرت بر گروه های اجتماعی حاشیه ای شده دارد. ساختار و تأسیسات حکومتی در چنین شرایطی تلاش دارند تا درک جامع و کاملی از عوامل نژادی، فرهنگی و هویتی تعارض به دست آورد. روش های اصلی مدیریت بحران در عصر جنبش های هویتی، مبتنی بر سازوکارهای حکومت داری از طریق آموزش و کنترل گروه های اجتماعی خواهد بود. جنبش های هویتی در قرن 21 تحت تأثیر جنگ های نیابتی و شکل جدیدی از سیستم های امنیت منطقه ای قرار گرفته است. دولت های منطقه ای در اروپا، خاورمیانه و آسیای شرقی در حال بازتولید شکل بندی های هویتی خود هستند. هویت به نیروی سیاسی جدیدی تبدیل شده که می تواند بر روندهای کنش دولت ها تأثیر بهجا گذارد. دولت های قوی چالش های محدودتری در فضای بحران های هویتی منطقه ای دارند. در حالی که دولت های ضعیف و ناکارآمد برای امنیت سازی نیازمند الگوهای جدیدی از رقابت و تصمیم گیری امنیتی خواهند بود. پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که «دولت های منطقه ای در عصر آشوب های ژئوپلیتیکی دارای چه الگویی در تصمیم گیری راهبردی خواهند بود؟» فرضیه مقاله آن است که «دولت های منطقه ای برای امنیت سازی خود نیازمند افزایش قدرت، همبستگی های ساختاری و تعامل پیرامونی خواهند بود». در انجام این مقاله از رهیافت «دولت قوی» باری بوزان استفاده می شود. دولت قوی می تواند چالش های ژئوپلیتیکی را کنترل نموده و زمینه تعامل سازنده با سایر بازیگران را ایجاد نماید. این مقاله با استفاده از «روش نمونه پژوهی» و بهره گیری از رویکرد تفسیری تاریخی و تکیه بر منابع کتابخانهای و اسنادی تلاش می کند تا نشانه های رقابت گروه های سیاسی و چالش آنان در برابر دولت در حوزه های مختلف جغرافیایی مورد سنجش قرار دهد. نتایج نشان می دهد که آشوب های ژئوپلیتیکی منجر به کاهش قدرت دولت در روند رقابت های سیاسی و منطقه ای می شود.
چگونگی تصمیم گیری و سیاست گذاری راهبردی رؤسای جمهور آمریکا در برخورد با ایران و امنیت خاورمیانه براساس نشانه های راهبردی حاصل میشود. این گونه نشانه ها با تغییرات مرحله ای روبه رو شده و تابعی از ایستارهای ذهنی تصمیم گیران و نگرش ژئوپلیتیکی آمریکا نسبت به حوزه های مختلف جغرافیایی است. ارزیابی الگوهای رفتاری باراک اوباما، جورج بوش پسر و دونالد ترامپ در مورد امنیت خاورمیانه و الگوهای راهبردی آنان در قبال ایران بیانگر این واقعیت است که آمریکا از سیاست مهار، تحریم اقتصادی، جنگ های نیابتی و اقدامات نامتقارن در برخورد با ایران بهره گرفته است. برای اعمال چنین سیاست هایی در برخورد با ایران، روسای جمهور ایالات متحده از راهبردهایی همانند: «موازنه فراساحلی»، «اقدامات ضدتروریستی» و «نقش آفرینی غیرمستقیم در محیط پیرامونی» بهره گرفته اند. هدف اصلی مقاله آن است که درک دقیقی نسبت به الگوهای رفتار امنیتی رؤسای جمهور آمریکا در برخورد با ایران و امنیت خاورمیانه به وجود آید. این مقاله با رویکرد رئالیستی و استفاده روش توصیفی و تحلیلی در پی پاسخگویی به این پرسش است که: «مدل تصمیم گیری رؤسای جمهور آمریکا در روند امنیت سازی منطقه ای کدام است؟». نتایج مقاله نشان میدهد که «تغییر در رؤسای جمهور آمریکا صرفاً منجر به الگوهای کنش و تاکتیک های متفاوت امنیتی شده و این امر تاثیر بنیادین در راهبرد آمریکا بهجا نگذاشته است».
دریای بالتیک که در شمار دریاهای بسته و نیم بسته طبقه بندی می شود، که در شمال اروپا واقع شده است. این دریا در دوران معاصر بویژه در قرن بیستم دارای اهمیت ویژه ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک در منطقه بوده است. در دوره جنگ سرد یکی از راههای مهم دسترسی شوروی به آبهای آزاد جهان بوده و همچنین بخش شمالی جبهه شماره یک استراتژیکی و خط تماس پیمانهای نظامی ناتو و ورشو را تشکیل می داده است. ژئواستراتژیست ها معتقدند در قرن 21 اقیانوس منجمد شمالی صحنه عملیاتی جهانی خواهد بود و دریای بالتیک یکی از شاخک های مهم این صحنه را تشکیل می دهد. پراکندگی منابع انرژی جهان نشان می دهد بخش مهمی از ذخایر نفت و گاز جهان در روسیه قرار دارد. بحران اخیر صدور انرژی، روسیه به اروپا و وابستگی این کشور به کشورهای منطقه برای صدور انرژی روسیه را متوجه نقش و اهمیت ژئواکونومیک دریای بالتیک نموده است. از طرف دیگر مرز دریایی و راه دسترسی به مسیر های آبی تجارت جهانی بسیاری از کشورهای ساحلی منحصر به این دریاست.این مقاله شرایط ژئوپلیتیکی منطقه را در پاسخ به این سوال که پایان جنگ سرد و تحولات ناشی از آن چه تاثیری بر اهمیت منطقه داشته و به منظور پیش بینی روند آتی تحولات تحلیل و بررسی نموده است که برای این منظور از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده است.نتیجه بررسی نشان می دهد که حداقل سه عامل موجب تداوم و افزایش اهمیت منطقه ای حوزه بالتیک گردیده است: 1- دریای بالتیک اقتصادی ترین و مناسب ترین راه صدور انرژی روسیه به اروپا و دیگر مناطق جهان می باشد؛ 2- بررسی وضعیت یخها و عکسهای ماهواره ای نشان می دهد در دهه 2040 سواحل شمالی روسیه به دلیل عقب نشینی یخها در طول سال قابل کشتیرانی خواهد بود و منابع عظیم بستر و زیر بستر ژئواستراتژی روسیه به عنوان یک منطقه مهم نقش آفرینی خواهد کرد و دریا در دسترس بشریت قرار می گیرد. در چنین شرایطی دریای بالتیک بیش از پیش به عنوان یک دریای با اهمیت ظاهر خواهد شد؛ 3- دریای بالتیک تنها راه دسترسی کشورهای لهستان، لیتوانی، لتونی، استونی، فندلاند و سوئد و یکی از مهمترین مسیرهای دسترسی کشورهای روسیه و آلمان به آبهای آزاد جهان می باشد.
در بازارهای مختلف مالی را در سرتاسر جهان انجام دهد و نتیجه آن را در جلسات هر چهار ماه یک بار خود
به اطلاع کشورهای عضو برساند تا این کشورها بتوانند ریسک سرمایهگذاری در بازارهای مالی هدف را
بررسی و در مورد سرمایهگذارانی که به «کشورهای مشکوک» میروند احتیاط کنند.
در این زمان، گروه ویژه اقدام مالی، تنها 16 عضو رسمی داشت و وظیفهای که برایش در نظر گرفته شده بود
این بود که روند پولشویی در دنیا را بررسی کند، در سطح ملی و بینالمللی بر نحوه اجرای قوانین
و فعالیتهای مالی کشورها نظارت و استانداردهایی برای مبارزه با پولشویی طراحی کند.
مقررات مبارزه با پولشویی شامل قوانینی است که اشخاص و شرکتها را موظف میکند
در مورد نحوه کسب درآمدشان به دولتها توضیح دهند، از این راه، پولهایی که از راههای نامشروع
مانند قاچاق، رشوه و تخلفهای مالی به دست آمده است، برای ورود به بازارهای مالی با دشواری بیشتری
رو به رو میشود و سلامت نظام مالی و اقتصادی قابل تضمینتر خواهد بود.
در سال 2001 بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر به برج های مرکز تجارت جهانی در نیویورک
یک وظیفه دیگر هم به عهده کارشناسان سازمان گذاشته شد و آن اینکه
«بازارهای هدف برای سرمایهگذاری را از نظر وجود امکان تامین مالی تروریسم» بررسی کنند.
کارشناسان FATF بر اساس گزارشهای رسمی کشورهای مختلف از جمله در مورد شفافیت مالی
قوانین مالیاتی و مانند آن نظرات مشورتی خودشان را در مورد میزان ریسک سرمایهگذاری
در آن کشورها اعلام میکنند که مورد استناد سرمایهگذاران بینالمللی قرار میگیرد.
FATF در مورد پولشویی 40 توصیه و در مورد تامین مالی تروریسم 9 توصیه دارد
که بر اساس آنها کشورهای مختلف را بررسی و ردهبندی میکند. توصیههای این نهاد میتواند
درحال حاضر، FATF شامل ۲۹ کشورو دو سازمان بینالمللی است و اعضای این اتحادیه شامل کشورهای میباشند
که از مراکز مهم مالی جهان محسوب میشوند. کشورهای عضو FATF عبارتند از:
آرژانتین، استرالیا، اتریش، بلژیک، برزیل، کانادا، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، هنگ کنگ
سوییس، ایسلند، ایرلند، ایتالیا، ژاپن، لوکزامبورگ، مکزیک، هلند، سوئد، نروژ، پرتقال، سنگاپور
اتحادیه FATF دارای یک دستورالعمل ۴۰ مادهای است که کلیه جنبههای مبارزه با پولشویی را دربرمی گیرد.
از ابتدای شروع به فعالیت اتحادیه FATF، مشخص بود که کشورهای عضو این اتحادیه دارای سیستمهای مالی
و قانونی متفاوت با یکدیگر میباشند و نمیتوانند معیارهای یکسانی داشته باشند
و برای مبارزه با پولشویی از رفتار یکسانی پیروی کنند؛ بنابراین، دستورالعمل اجرایی اتحادیه FATF
به صورتی نوشته شده است که هم قابل اجرا توسط کلیه اعضا باشد
و هم اینکه مبادلات پولی قانونی کشورهای عضو را محدود نکند و مانع توسعه اقتصادی کشورها نشود.
بعد از چند سالی و بالا و پایین، سرانجام اولین بار در کتاب مرجع سال 2009 FATF برای کشورها و ارزیابان
معیارهای نهایی بررسیهای FATF معرفی شد، اما از 9 سال قبل از آن، یعنی از سال 2000 میلادی
گروه ویژه اقدام مالی، در گزارشهای سالانهاش، یک «لیست سیاه» از کشور هایی که با معیار این نهاد
پرخطرترین کشورها برای سرمایهگذاری هستند قرارد داده بود. این لیست سیاه همان لیستی بود که
البته با وجود تمام انتقادهایی که به این لیست وارد بود است
در سالهای بعدی نیز گزارشها ادامه پیدا کرد و نام ایران در راس لیست سیاه به چشم میخورد
در حالی که FATF این حق را برای خودش محفوظ میدانست که در بررسیهای تازه نام بعضی کشورها را
از لیست حذف و نام کشورهای دیگری را به آن اضافه کند، اما ایران در کنار کره شمالی
در آخرین گزارش FATF درباره ایران در فوریه سال 2016 ( بهمن 1394)، آمده است:
« FATF نگرانیهای ویژه و فوقالعادهای درباره شکست ایران در رسیدگی به کاهش ریسک تامین مالی تروریسم
تا بخشهای مالی خود را از ریسک پولشویی و تامین مالی ترورسیم در ایران حفظ کنند.
همچنین اقدامات درخصوص شیوههای کاهش ریسک فرامیخواند و میخواهد هنگامی که نهادهای مالی ایران
خواستار ایجاد شعبه در کشورهای دیگر هستند احتمال وجود تامین مالی تروریسم مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به ادامه خطر تامین مالی تروریسم در ایران، نهادهای تصمیمگیری باید علاوه بر گامهایی که
پیش از این برداشته شده، تدابیر اضافی و تشدید اقدامات موجود را در نظر بگیرند.
FATF از ایران درخواست میکند تا نقصهای قوانین خود در زمینه مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم
را به شکل فوری و معنیدار برطرف کند و به طور خاص، تامین مالی تروریسم
و انجام معاملههای مشکوک را در قوانین خود به عنوان جرم تلقی کند.
اگر ایران نتواند گامهای معنی داری در سیستم مبارزه با تامین مالی تروریسم خود بردارد
یکی از اقداماتی که برای این منظور انجام شده، تصویب « قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم» بود
این قانون تلاش کرده است فعالیتهای تروریستی را ردهبندی کند و البته به صراحت اعلام کرده است
استعمار و نژادپرستی انجام میدهند، از مصادیق اقدام تروریستی موضوع این قانون نیست
و تعیین مصداق گروههای تروریستی و سازمانهای مشمول این تبصره بر عهده شورای عالی امنیت ملی است.»
و تأمین مالی تروریسم منطبق با قانون اساسی بوده است. البته تعاملات با گروه اقدام مالی
که به دلیل فضای منفی بینالمللی ایجاد شده علیه کشور، منتهی به نتیجه مطلوب نمیشد.
یکی از قفلهای باز نشده ورود سرمایه به کشور را همین حضور نام ایران در لیست سیاه FATF میدانست
و معتقد بود همکاری و تعامل با گروه اقدام مالی از آن رو ضرورت دارد که امروزه کلیه بانکها، موسسات مالی
و نهایتا بر همین اساس، کلیه کشورها تلاش میکنند در فهرست یادشده قرار نگیرند.