طبق نظرات واگنر بر سطح زمین در گذشته قاره ای بزرگ به نام پانگه آ(Pangaea) و اقیانوس بسیار بزرگ به نام پانتالاسا (Panthalassa) وجود داشته است . در چند صد میلیون سال قبل پانگه آبه تدریج تجزیه شد و قاره های کنونی از یکدیگر جدا شدند و در موقعیت های امروزی قرار گرفتند.

یافته ها ثابت کرده اندکه پانگه آ در حدود 270 میلیون سال پیش وجود داشته است. حدود 200 میلیون سال قبل پانگه آ به دو قاره لوراسیا (Laurasia) و گوندوانا (Gondwana) تقسیم شده است.

حدود 115 میلیون سال قبل، فرآیند تفکیک قاره ها آغاز گردید. ابتدا، آفریقا و هندوستان جدا شدند. در حدود 65 میلیون سال قبل، آفریقا از هندوستان و ماداگاسکار از آفریقا جدا گردیدند، در حالی که آمریکای جنوبی و استرالیا به هم متصل بودند و بالاخره حدود 40 میلیون سال قبل استرالیا جدا شد. بنابراین لوراسیا به قاره آسیا، اروپا و آمریکای شمالی تقسیم شده است و گندوانا به استرالیا، آفریقا، منطقه عربی، هندوستان، آمریکای جنوبی و قطب جنوب تقسیم گردید.

مطالعه توزیع گیاهان و جانوران به وگنر کمک کرد تا بتواند تفسیرهایش را مستند سازد. او به خصوص، پراکنش گیاه گلوسوپتریس را که بقایای برگ هایش درقاره های نیمکره جنوبی فراوانند را مورد بررسی قرار داد. او وجود برگ های گلوسوپتریس در پیشینه سنگواره ای قاره های دور از هم را دلیلی بر این دانست که آنها زمانی به هم پیوسته بوده اند و به کمک این شاهد، همه قاره های جنوبی را همراه با هندوستان دریک ابر قاره به نام گندوانا، قرارداد. وی هم چنین با مطالعه پراکندگی توده های اصلی زمین شناختی دردوسوی اطلس درامتداد یکدیگر وجود شدن قاره ها را تایید می کنند. (البته امروزه با مطالعه بر روی کیسه داران، مشاهده گردید که این پستانداران تنها در استرالیا، گینه ی نو و آمریکا یافت می شوند.)

پس از مرگ وگنر، در سال های 1950 تا 1968 تعدادی از زمین شناسان، با توجه به پیشرفت تکنولوژی موفق به مطالعه زمین شناسان را بر روی قسمت های ناشناخته ی زمین، خصوصاً کف اقیانوسها شدند. تایید صحت فرضیه واگنر درانتظار کشف دیرینه مغناطیس وابداع اقیانوس نگاری بود از آنجایی که درسنگ های آذرین مذاب در حال انجماد ورسوبات سخت نشده، هر ذره مغناطیسی در جهت میدان مغناطیسی زمین مغناطیده می شود، این پیشینه مغناطیسی با انجماد گدازه ها و سنگ شدن رسوبات، درآنها ثبت می شود. متفاوت بودن جهت یافتگی مغناطیسی این سنگ ها با میدان امروزی مغناطیسی زمین، نشان می دهد که قاره ها جابه جا شده اند، دردهه 1960، دو دانشمند از کمبریج به نام های واین و ماتیوز، دردو سوی پشته اقیانوس اطلس، مجموعه ای از ناهنجاری های خطی مغناطیسی کشف کردند. نوارهایی از پوسته اقیانوسی با جهت یافتگی متفاوت مغناطیسی دردوسوی پشته کشیده شده اند. هری هس تشکیل این نوارها را با مدل گسترش بسته اقیانوس توضیح داد. براساس این مدل، هنگامی که دو نیمه پوست اقیانوسی در محل پشته از هم دور می شوند، پوسته جدید اقیانوسی تولید می شود، نظریه زمین ساخت ورقه ای که به عقیده بسیاری از دانشمندان کنترل کننده اصلی پیشینه چینه ای است، از همین مشاهدات ساده به وجود آمد.

در سال 1968 نظریه وگنر مبدل به یک نظریه ی جامعتری با عنوان زمین ساخت ورقه ای شد. بر اساس این نظریه ی جامع، لیتوسفر یا سنگ کره ی زمین یک تکه نیست. بلکه از تعدادی ورقه های کوچک و بزرگ تشکیل شده است. برخی از این ورقه ها در زیر اقیانوس ها واقعند. برخی در زیر قاره ها و قطعاتی هم، قسمت هایی از هر دو را در بر می گیرند. همه ی ورقه ها که تا عمق حدود 20 تا 150 کیلومتری ادامه دارند، می توانندآزادانه و مستقل از هم حرکت کنند. در فاصله 75 تا 250 کیلومتری آن منطقه ای به نام استنوسفر قرار گرفته است. مواد تشکیل دهنده این منطقه نیم گداخته و حالت خمیری است . دانشمندان عقیده دارند که دما و فشار در زیر سنگ کره به اندازه ای است که سنگ ها حالتی شکل پذیرو خمیر مانند دارند. دما در همه ی قسمتهای این بخش خمیری یکسان نیست. قسمت های زیرین دمای بیشتر و قسمت هایی رویی دمای کمتری دارد. این اختلاف دما سبب می شود که قسمت های زیرین چگالی کمتری نسبت به قسمتهای رویی داشته باشد. اختلاف چگالی در قسمت های خمیری گوشته سبب برقراری جریان جابه جایی (همرفتی) بسیار کندی می شود( حدود چند سانتی متر در سال) یعنی مواد سازنده استنوسفر یا نرم کره به آرامی بالا می آیند، سپس به طرفین و دوبار به سمت پایین کشیده می شوند. وقتی در نرم کره چنین جریانی بوجود می آید. ورقه های سنگ کره بر روی آن می خزند و همراه آن جابه جا می شوند.

اقیانوس آرام و جدایی ماه از زمین

به همین مناسبت نظراتی را مبنی بر این که کره ماه روزگاری از کره زمین کنده شده و اقیانوسی به نام آرام جای آن را پر کرده است به کلی مردود می سازد ( زیرا عمر کره ماه به مراتب بیشتر از اقیانوس آرام است ) گسترش و تکامل اقیانوسها احتمالا" به زایش پوسته اقیانوسی در رسته کوه های میان اقیانوس بستگی دارد. رسته کوه های میداتلنتیک یا رشته کوه های میان اقیانوس اطلس و همچنین رشته کارلسبرگ واقع در اقیانوس هند از جمله رشته های پوسته زا به شمار می روند. یکی از تفاوت های کلی میان اقیانوسهای جوان و اقاینوس آرام، وضعیت صفحات تکتونیکی حامل آنهاست. ویژگی کاملا" مهم و شایان توجه اقیانوس آرام این است که پیرامون آن را مناطق فروسنبش یا فرولغزس دربرگرفته و از جفت شدن و جوش خوردن پوسته بستر اقیانوس با پوسته قاره ای مجاور آن جلوگیری می کند و پوسته روئیده اقیانوس را به زیر قاره های اطراف فرو می برد و محو و ویران می سازد و شکل و وسعت اقیانوس آرام را همواره ثابت و تقریبا" پایدار نگه می دارد. اما وضعیت در مورد اقیانوس های جدید یا جوان مانند اطلس کاملا" متفاوت است زیرا در این اقیانوس صفحات حامل خشکی و اقیانوس از ویژگی ویرانگری عاری بوده و در عوض صفحه حامل خشکی در برابر صفحه اقیانوسی پسروی را برگزیده و به رشد و گسترش اقیانوس کمک نموده است. دریای سرخ و خلیج عدن: دریای سرخ و خلیج عدن به ویژه از نظر ایجاد ارتباط میان اقیانوس های جوان اطلس و هند که تحت تاثیر فرآیند کسترش قرار دارند، از اهمیت شایانی برخوردار هستند. محور دریای سرخ که به وسیله جریان گرم و فعالیت آذرین توصیف می گردد، از نظر پوسته زایی و گسترش، یکی از فعالترین مراکز جهان به شمار می آید. کاوش ها محاسبات زمین شناسی نشان می دهد که فرونشینی این منطقه در اواخر دوره سوم آغاز شده به مدت 10میلیون سال به درازا کشیده و بستر دریای سرخ با روندی حدود 4میلی متر در سال در حال گسترش است. وجود توده های عظیم سیاهسنگی متعلق به اواخر کرتاسه و اوایل میوسن و نهشت های تبخیری در زیر آب. رشته کوه های اقیانوسی کارلسبرگ از سوی خاور به صورت شاخه ای به درون خلیج عدن راه سافته و از طریق حاشیه خاوری آفریقا به فروزمین آفریقای خاوری متصل گردیده است. در انتهای شمالی فروزمین واقع در اتیوپی سیستم گسترشی دریای سرخ و خلیج عدن و فرو زمین آفریقای خاوری یکدیگر را در منطقه ای به نام مثلث عفار قطع می کنند. مثلث مزبور که جلگه تقریبا" پستی به شمار می آید، به وسیله لایه های ستبری از دوره سوم و چینه های جوانتری که احتمالا" در اوایل دوره سوم برآمده اند، پوشیده شده و کانون فرونشینی قاره آفریقا محسوب می گردد. اقیانوس های هند و جنوبگان: اقیانوسهای هند و جنوبگان در واقع رابطه های میان اقیانوس کهن سال آرام و اقیانوس جوان اطلس به شمار می آیند. از اعماق بستر اقیانوس هند رشته کوه هایی به شکل V قد برافراشته که مرز میان صفحات سنگ لایه حامل قاره های آفریقا، استرالیا و جنوبگان را تشکیل می دهد. رشته کوه های مزبور که از شمال به جنوب ممتد است، میان شبه جزیره هند و کرانه های خاوری آفریقا واقع شده و از سوی شمال به طرف خلیج عدن متوجه گردیده و انتهای شمالی آن را شماری گسله دگرگونی تشکیل داده است. این رشته از سوی جنوب به دو شاخه تقسیم می گردد. شاخه باختری نخست به سوی جنوب و سپس به سوی باختر متوجه گردیده و مرز میان صفحات حامل قاره های آفریقا و جنوبگان را پدید می آورد و سرانجام به انتهای جنوبی رشته کوه های مید اتلنتیک می پیوندد. شاخه خاوری تقریبا" در جهت جنوب خاوری کشیده شده و از میان قاره های استرالیا و جنوبگان عبور می کند. کاوش ها و بررسی های مغناطیسی در امتداد این رشته، نشان می دهد که پوسته طرفین محور رشته مزبور با روندی معادل 5/3 سانتی متر در سال نسبت به محور رشته از یکدیگر دور می گردند. با توجه به این اطلاعات و تحلیل نوارهای مغناطیس و مقایسه آن با اقیانوس آرام، به خوبی مشاهده می گردد که دو قاره استرالیا و جنوبگان بایستی طی 35 میلیون سال از یکدیگر دور شده و در وضع فعلی قرار گرفته باشند. بررسی های لرزه نگاری در اعماق اقیانوس هند، گویای آن است که مناطق بسیار پهناوری از بستر اقیانوس مزبور که در طرفین محور رشته کارلسبرگ قراردارند، از نهشت های اندکی پوشیده شده و حتی پاره ای جاها فاقد نهشت های رسوبی می باشند و به همین مناسبت قاعدتا" بایستی جوانترین بخش آن محسوب گردند. ضخیم ترین رسوبات موجود در اقیانوس جنوبگان که غالبا" از لجن های دیاتومه ای تشکیل یافته، دارای سبرایی بین 100تا750 متر است. آوارهای رانده شده از خشکی که در دهانه رودخانه های گنگ و سند قار گرفته اند، پنجه های آبرفتی عظیمی ایجاد نموده اند که شروع ریوبگذاری آنها با آغاز پیدایش و فراخیزی کوه های هیمالیا، پیوند می یابد. روند افزایشی رود رفت های مزبور که چینه بندی نیز گردیده اند، حدود 17 سانتی متر در هر 1000 سال است. نهست های مهم دیگر در نواحی دور از ساحل آفریقا یعنی در آبگیر های سومالی و مالاگاسی انباشته گردیده اند. [۱]

دریای تتیس

گوندوآنا

تجزیه گندوانا به دگرگونی هایی بس اساسی و بزرگ در شکل خشکی ها و دریاهای زمین منجر گردید. قبل از تجزیه گندوانا و در دوران میان زیوی اقیانوس آرام و دریای تتیس، لقیانوس های عمده زمین را تشکیل می دادند. دریاهای سیاه و خزر تنها بازماندگان دریای تتیس هستند که روزگاری دو ابر قاره لائوراسیا و گندوانا را از هم جدا می ساخت و اقیانوس آرام که همچنان بزرگترین اقیانوس زمین محسوب می گردد به سبب سنبیدن حاشیه های باختری به آرامی از وسعت خویش کاسته است. با وجود این چینه هائی به عمر 200میلیون سال و یا کمتر بخشی از بستر اقیانوس آرام را تشکیل داده اند، ولی مسلم این است که از مدتها بس دورتر همچنان در باختر آمریکای شمالی قرار داشته و عمر آن احتمالا" به اوایل دیرین زیوی و شاید هم دیرتر باز می گردد. در مقایسه با اقیانوس کهن آرام و دریای تتیس، اقیانوس اطلس و هند و همچنین جنوبگان اقیانوس های نسبتا" جوانتری هستند که با تجزیه گنداونا و جدا شدن اجزاء آن از یکدیگر پدید آمده اند.

جزیره ماداگاسکار در واقع عبارت از بخشی از پوسته قاره آفریقاست که به وسیله آب احاطه گردیده و گنایس های بسیار کهن پایه های آن را تشکیل داده است. جزایر سی شل نیز که دارای ویژگی قاره ای است، عمدتا" از سنگ های گرانیت اوایل دیرین زیوی درست شده و احتمالا" بخشی از ابر قاره گندوانا را قبل از تجزیه تشکیل می داده اند. در سوی شمال خاوری اقیانوس هند، رشته جزیره هایی به نام جاوه و سوماترا وجود دارد که در جنوب و باختر آنها ژرفناهای عمیقی قرار گرفته است و محور همین ژرفناهاست که مرز صفحه حامل هند و استرالیا با صفحه حامل اوراسیا را تشکیل می دهد. پیچ وتاب ها و چروکیدگی هایی که در این قسمت از اقیانوس موجود است، زائیده فعل و انفعالات تکتونیکی میان صفحات مزبور است. [۲]

در سال 1912 آلفرد وگنر ژئوفیزیکدان و هواشناس آلمانی با ارائه یک سخنرانی وانتشار کتابی با عنوان "منشا قاره ها و اقیانوس ها" نظریه اشتقاق قارهای را برای اولین بار و به طور جدی مطرح کرد. وی بر اساس شواهد گردآوری کرده خود اعتقاد داشت که در گذشته قاره ها توده ای یکدست و به هم پیوسته بوده اند و قاره های جنوبی امروزی در پیرامون قطب جنوب آن زمان و قاره های شمالی نیز در استوا قرار داشته اند. وگنر این مجموعه قاره ای را پانژه آ Pangaea به معنی "تمام زمین" نامید و اقیانوس دربرگیرنده آن را پانتالاسا Panthalassa نام نهاد. این ابر قاره در حدود 200 میلیون سال پیش یعنی اوائل دوران دوم در مناطق گوناگونی دچار شکستگی شد و قطعات حاصل، از آن زمان به کندی اما پیوسته در حال پراکنده شدن بر روی سطح کره زمین هستند. الکساندر دوتوا زمین شناس آفریقای جنوبی در سال 1937در کتاب "قاره های سرگردان ما" نظریه جدایش قاره ای را به گونه ای جدید مطرح ساخت که بر اساس آن، در آغاز دو ابرقاره اصلی به نام های لوراسیا Laurasia در شمال و گندوانا Gondwana در جنوب وجود داشته اند و بین آنها را اقیانوسی به نام تتیس Tethys در بر می گرفته است. ابر قاره شمالی در بر دارنده امریکای شمالی، گرینلند، اروپا و آسیا و ابرقاره جنوبی شامل امریکای جنوبی، قطب جنوب، افریقا، ماداگاسکار، هند و استرالیا بود. اگر یک سیب را مدتی نگه دارید، در سطح آن چین و چروک ایجادمیشود، و پوسته آن صافی خود را از دست میدهد د کره زمین و سایر سیارات از خورشید جدا شده اند د آنها ابتدا گرم و سوزان بودند، که به تدریج سرد شده، و به وضع امروزی خود رسیده اند د برخی از دانشمندان عقیده دارند، که فرورفتگی ها و برجستگی های زمین هنگام سرد شدن به وجود آمده است. یک نقشه جهان نما بردارید و قاره آمریکای جنوبی و آفریقا را بررسی کنید د آیا به نظرتان نمیرسد، که آمریکا در برزیل به طرف راست پیش رفته است د آیا گمان نمی کنید، که با کنار هم گذاشتن آفریقا و آمریکا قاره واحدی به دست می آیدد این همان سئوالی است، که یک دانشمند آلمانی بنام «آلفرد وگنر» از خود کرد د او نوشت : هرکسی که کناره های متقابل به هم آمریکای جنوبی و آفریقا را بررسی کند از دیدن اینکه خط ساحلی دو قاره کاملا" شبیه یکدیگرند، تعجب خواهد کرد و ملاحظه اینکه هر پیش رفتگی برزیل مقابل فرورفتگی در آفریقا ست، هر پژوهشگری را به شگفتی واخواهد داشت همچنین الفرد وگنر گیاهان و حیوانات محلی آمریکای جنوبی و آفریقا را که قبلا" به وسیله زیست شناسان و طبیعی دانان کشف و بررسی شده بود، با هم مقایسه کرده و متوجه شباهت عجیب آنها شد و این مطلب نیز باعث گشت، که او فکر کند این دو قاره در گذشته های دور قطعا" به هم متصل بوده اند و بعدها از هم جدا شده اند. آلفرد فرضیه ای بنیاد نهاد که به موجب آن در روزگاران پیشین تمام قاره های جهان به هم چسبیده و تشکیل یک قاره را داده بودند. این قاره بزرگ رودخانه ها و دریاچه هایی نیز داشته است، که بعدها چین و چروکهایی در آن ایجاد شده و به چند قاره تقسیم گشته است، و در نتیجه آمریکای جنوبی از آفریقا جدا شده و شروع به دور شدن از آن کرده است د آمریکای شمالی نیز از اروپای مرکزی جدا شده و بطرف مغرب رفته است د و بالاخره قاره ها به صورتی که امروز می بینیم در آمده اند.

منابع:

1. پاتریک مور و پیترکتر مول. «کتاب سرگذشت زمین». ترجمهٔ مهندس عباس جعفری.

2. «مطالبی در مورد نضریه جدایی قاره های آلفرد وگنر».

3. «رد کردننظریه ی جدایی قاره ها». سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور.


برچسب‌ها: گندوانا و اوراسیا
نوشته شده توسط غلامرضا آریان در یکشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۴ |