حرکت ظاهری خورشید به سوی شرق به مقدار تقریبا یک درجه در روز در امتداد سطح موازی نتیجهای از حرکت زمین است ولی دلیلی بر آن نیست. حرکت ظاهری خورشید را میتوان با نظریه زمین مرکزی که بوسیله بطلمیوس عنوان گردید تفسیر کرد. طبق این نظریه که چندین قرن مورد قبول عامه بود زمین ساکن فرض گردیده و خورشید به دور آن میگردد. در ابتدای قرن 16 نیکلاکوپرنیک نظریه خود را ارائه داد. طبق این نظریه خورشید مرکز منظومه شمسی است و تمام سیارهها در مدار دایرهای حول آن در چرخشاند. یکی از نتایج نظریه کوپرنیکی یا خورشید مرکزی این است که ستارههای نزدیکتر وقتی که از زمین در حال چرخش ، مشاهده میشوند یک جابجایی پارلاکس نشان میدهند. از حرکت ظاهری خورشید برای تعریف سال استفاده میشود.