اتوواگنر (Wagnner) (۱۹۱۸-۱۸۴۱)، به نسلى تعلق داشت که سخت به صنعت خوشبين بود. وى نمىتوانست تصور کند که روزگارى توسعهٔ صنعتى بر مشکلات شهرهاى بزرگ دامن خواهد زد. واگنر عقايد خود را هنگامى ابراز داشت که تأثيرات عقايد زيته به منتهاى خود رسيده بود و فکر ايجاد نواحى سرسبز و خرم در قسمتهاى مسکونى شهر، يکى از راههاى رهائى از زشتى موجود در اين قسمتها بهنظر مىرسيد. واگنر از آغاز متوجه شد که اين راهحل کافى نيست و مدتها بعد، واقعيات صحت نظر او را ثابت کرد. بصيرت و نيروى فعال واگنر، که در بسيارى از کارهاى معمارى او هويدا است، در عرصهٔ شهرسازى انگار بهنوعى فلج دچار مىشود. بهعنوان مثال، از نقشه کاملى که واگنر براى محلهاى مسکونى در وين بهمنظور پيشگيرى از رشد آشفتهٔ اين محلات طرح کرد، ياد مىنمائيم. در اين طرح، واگنر فضائى باز و نسبتاً وسيع را در مرکز محله پيشبينى نموده بوده که خود آن را مرکز تنفس محله مىناميد. اما، طرح بهاندازهاى تقيدى و بدون تحرک است که عدم تحرک آن از نقشهٔ پاريس توسط هاسمان به مراتب بيشتر است. در اين طرح، آپارتمانهاى مسکونى پنج طبقه که ساختن آنها در تمام شهرهاى بزرگ اروپا در آن زمان معمول بود، تکرار مىشود. شايد، واگنر نمىتوانست طرح تازهاى براى اين محلات تهيه کند. اما، چه از طرح واگنر و چه از طرح ساير شهرسازان قرن نوزدهم، چنين گمان مىرود که شايد تمام امکانات شهرسازى آزمايش شدهاند و هيچ راه تازهاى وجود نداشته است. در حقيقت، قدرت سامان دادن به شهر با توجه به مسائل موجود از ميان رفته بود.
واگنر از جمله اولين کسانى بود که دريافت شهر مدرن بايد براساس احتياجات ساکنين آن طرح شود. احتياجاتى که برحسب انواع مختلف مردم تفاوت دارد. توجه اصلى واگنر، معطوف به ايجاد محيطى سالم براى طبقات متوسط مردم بود و مىدانست براى سکونت همين طبقات نيز، احتياجات مختلف طرحهاى متفاوت را ايجاب مىکند. واگنر خواستار شد نواحى مالکيت عمومي يابند تا قيمت زمين دستخوش سودجوئى زمينبازان قرار نگيرد و نظارت بر گسترش شهر ميسر باشد. واگنر معتقد بود، گسترش شهر مانند گذشته نمىتواند کورکورانه صورت گيرد و معمارى مغلوب سودجوئى (زمينخواران) شود.