۱ – فلسفه نظامی گری: با فلسفه نظامی گری آغاز می کنیم،در راهی به مردمانت فرمان بده که در آن راه ، به منافع مشترک عالی تری می رسند.می توانی آنها را به سوی تباهی هدایت کنی،نیز میتوانی آنها را بسوی زندگی هدایت کنی.نباید از خطر و نادرستی بترسی.

2 – آب و هوا: پس از آن به آب و هوا میرسیم.هوا ممکن است که آفتابی یا مه آلود باشد؛ممکن است که سرد یا گرم باشد؛آب و هوا فصلها را در بر میگیرد.

3 – زمین: پس از آب و هوا نوبن زمین است،زمین ممکن است دور باشد یا نزدیک؛ممکن است که سخت باشد یا آسان؛ممکن است که باز باشد یا بسته؛وضعیت زمین بیانگر مرگ و زندگی توست.

4 – فرماندهی : پس از زمین فرماندهی است؛فرمانده باید باهوش،شجاع،قاطع و قابل اعتماد باشد،

5 – فنون لشکر کشی : در آخر باید از فنون لشکر کشی و نظامی آگاه باشد.اینها قسمتی از سازماندهی تو را شامل میشود،اینها برآمده از دیدگاه مدیریتی تو میباشد،باید با استفاده از آنها هدایت کنی،تمام این عوامل قابل نقد و بررسی هستند.چونان یک فرمانده به آنها توجه کن.دانستن آنها پیروزی می آورد و بی توجهی به آنها به معنی شکست است.

از برنامه ریزی خود بیاموز.

از وضعیت موجود سئوال کن.

باید از خود بپرسی.

کدام حکومت دیدگاه درستی دارد ؟

کدام فرمانده ماهر است ؟

کدام زمان و کدام مکان مناسب و سودمند است ؟

کدام روش فرماندهی مناسب است ؟

کدام یگانها نیرومند هستند ؟

کدام افسر یا سرباز تمرین دارد ؟

کدام پاداش یا کیفر مناسب است ؟

اینها به تو می گویند که چه وقت برنده هستی و چه وقت بازنده.

بعضی از فرماندهان این تحلیلها را انجام میدهند،از آنان استفاده کن تا پیروز شوی،آنها را نزد خود نگهدار.

بعضی از فرماندهان از این تحلیلها خودداری می کنند،اگر از آنها استفاده کنی ،شکست خواهی خورد،پس از شر آنها خلاص شو.

برنامه ریزی به سود توست،زیرا تو را مجبور به گوش کردن می نماید.

برنامه ریزی تو را قوی می کند.

برنامه ریزی قدرت است.

برنامه ریزی قدرت را هدایت کرده و به نتایج شکل میدهد.

جنگ تنها یک چیز است؛

فلسفه فریب.

وقتی که آماده ای،ناتوان جلوه کن.

وقتی که فعال هستی،غیر فعال ظاهر شو.

وقتی که به دشمن نزدیک هستی،دور جلوه کن.

وقتی که دور هستی ، نزدیک.

اگر موضع دشمن قوی است ، با فریب او را از موضعش دور ساز.

اگر یکپارچه است ،خود را در برابرش آماده ساز.

اگر قوی است،ارتشت را از او دور ساز.

اگر عصبانی است،فعالیتش را عقیم ساز.

اگر ضعیف است ،او را مغرور ساز.

اگر آسوده است،او را مشغول ساز.

اگر متحد است،او را متفرق ساز.

وقتی که آماده نیست،به او حمله کن.

وقتی که انتظار ندارد،از او دور شو.

مکانی پیدا کن که در آن بتوانی پیروز شوی ؛آنجا را ترک مکن.

قبل از رهسپاری بسوی جنگ،باور داشته باش که میتوانی به پیروزی برسی.

باید بسیاری از منافع را حساب کنی.

قبل از عزیمت به میدان نبرد،شاید باور کنی که میتوانی شکست را بنگری؛

میتوانی تعداد کمی از منافع را حساب کنی.

از پیروزی منافع بسیاری بدست خواهد آمد.

در شکست منافع اندکی است.

چگونه می توانی منافعی را که به آنها خواهی رسید بدانی،وقتی که آنها را محاسبه نکرده ای ؟

ما چیزی را می بینیم که به آن توجه داریم.

با برنامه ریزی می توان شکست یا پیروزی را از قبل پیش بینی کرد.

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در شنبه دوم مهر ۱۳۹۰ |