اصل تأمين
تـأمـيـن در لغـت بـه مـعـنـاى در امن قرار دادن و حفظ كردن چيز يا شخصى است و در اصطلاح به عنوان يكى از اصول جنگ ، در بعد عملياتى و تاكتيكى :
كـليـّه اقـدامـاتـى اسـت كـه بـه طـور مـسـتـقـيـم و هـمـه جـانـبـه بـه مـنـظـور حـفـاظـت يـگـان در مـقـابل ديده شدن ، لو رفتن ، مداخله ، جاسوسى ، غافلگير شدن ، خرابكارى و اقدامات ايذايى يا مختل كننده دشمن انجام مى گيرد.
اصـل تـاءمـيـن در بـيـن اصـول جـنـگ ، جايگاه ويژه اى دارد، زيرا لازمه حتمى و جزء لاينفك اجراى مـوفـقـيـت آمـيـز سـايـر اصـول و درنـتـيـجـه مـوفـقـيـت در صـحـنـه نـبـرد، بـه كـارگـيـرى اصـل تـاءمـيـن اسـت و بـدون رعـايـت ايـن اصـل ، سـايـر اصول جنگ ، آسيب پذير و بى حاصل خواهند بود.
از ايـن رو، نـيـروهـاى مـجـرى ايـن اصـل در يـك يگان عملياتى ، بايد آموزش ديده ترين ، زبده تـريـن و كـارآزموده ترين نيروها باشند تا به خوبى بتوانند از ايفاى اين وظيفه حساس و مهم برآيند.
پيشينه تاريخى
از گذشته هاى بسيار دور، توجّه به امنيت نيروهاى جنگى ، امرى با اهميت تلقى شده و استفاده از شيوه هاى تاءمينى درحالت هاى مختلف نبرد معمول بوده است . سون تزو درباره حفاظت اطلاعاتى مى گويد:
دشـمـن نـبـايـسـتـى بـدانـد كـه مـن در كـجـا بـه نـبـرد مـى پـردازم ، چـرا كـه اگـر بـه مـحـل نـبـرد مـن جاهل باشد مى بايست در چند نقطه خود را آماده نگه دارد و در نتيجه كسانى كه در يكى از اين نقاط در برابر من قرار مى گيرند، كم خواهند بود.
يـكـى از روش هـاى تـاءمـيـن كـه در بين ملل مختلف رايج بوده ، استفاده از قلعه ها و دژهاى بلند نـظـامـى اسـت كـه سپاهيان را در برابر حمله دشمن محافظت مى كرد. در مواضعى از اين حصارها، سـنـگـرهـا و بـرج هـاى ديـده بـانـى وجـود داشـت . حـفـر كـانـال و خـنـدق ، زدن خـاكـريـز و گـذاشـتـن مـوانـعـى مـانـنـد تـنـه درخـتـان تـنـومـنـد پيرامون مـحـل اسـتـقـرار سـپـاهـيـان ، از شـيـوه هـاى تـاءمـيـن يـك لشـكـر بـه ويـژه در شـب بـه حساب مى آمد.
در گـذشـتـه ، در مورد انتخاب زمان و مكان نبرد، برخى تدابير امنيتى رعايت مى شد. به عنوان مـثـال زمان آغاز نبرد، بعد از ظهر انتخاب مى شد تااگر لشكر در ادامه جنگ به مشكلى برخورد نـمـود، بـتـوانـد از تـاريـكـى شـب جـهـت تـجـديـد قـوا يـا عـقـب نـشـيـنـى اسـتـفـاده نـمـايـد يـا مـحـل نـبـرد در نـزديـكـى آبـادى و شـهـر انتخاب نمى شد، براى اينكه در صورت شكست ، مورد تـهاجم دشمن قرار نگيرد.همچنين براى تاءمين خزينه ، اسلحه خانه ، آشپزخانه و زنان و كودكان ، آنها را در وسط، نزديك قلب لشكر مستقر مى كردند.
پـس از اخـتـراع و بـه كـارگـيـرى سـلاح هاى گرم مانند تفنگ و توپ ، استفاده از آتش آنها به عـنـوان يـكـى از راه هـاى تـاءمـيـن و حـمـايـت نـيـروهـاى در حال حركت به سوى دشمن ، فرا روى فرماندهان جنگ قرار گرفت . ناپلئون در به كارگيرى اين روش بسيار تاءكيد مى ورزيد.
نـاپـلئون معتقد بود كه سربازان بدون داشتن پوشش حفاظتى هنگام قرار گرفتن در زير آتش تـوپـخـانه دشمن ، روحيه خود را به سرعت از دست داده و پا به گريز مى گذارند. ناپلئون در بـه كـارگـيرى توپخانه به شديدترين وجه تاءكيد داشت و به نظر وى تنها اثر عظيم آتش توپخانه بود كه مى توانست نتيجه قطعى را به همراه داشته باشد.
اصل تأمين در قرآن و سنت
دو مـنـبـع سـرشـار و بـى پـايـان قـرآن وسـنـت ، بـه كـارگـيـرى اصل تاءمين و تدابير امنيتى به هنگام نبرد را از نظر دور نداشته و در موارد متعدد و با تعابير گـوناگون ، رزمندگان اسلام را در به كار بستن آنها توصيه نموده اند. برخى از آن روشها و موارد عبارتند از:
1 ـ 2 ـ 5 ـ نحوه خواندن نماز در ميدان نبرد
كـيـفـيـت خـوانـدن نـمـاز در جـبـهـه ـ كـه يـكـى از شـيـوه هـاى اجـراى اصل تاءمين به شمار مى آيد ـ به اين صورت است كه مسلمانان دو دسته شده ، عده اى در حالى كه مسلّح هستند به نماز جماعت مى ايستند و عدّه اى ماءمور تاءمين و حفاظت ديگران مى شوند.
دسته اوّل پس از آنكه ركعت اوّل را به جماعت برگزار نمود، ركعت دوّم را به صورت فرادى مى خـوانـد و نماز را به پايان مى برد. آنگاه مشغول حفاظت شده و دسته دوّم با سلاح به جماعت در ركـعـت دوّم امـام ادامـه مـى دهـنـد و ركـعـت دوّم خـود را بـه فـرادى مـى خـوانـنـد و امـام تاءمل مى كند تا با آنها سلام نماز را بدهد.
البته اگر جنگ شدت گرفت و امكان خواندن نماز خوف نبود و تاءمين جمعى ضرورت پيدا كرد، بـراى بـرقـرارى تـاءمـيـن ، مـى توان نماز را در حين نبرد، پياده يا سواره ، بدون بسيارى از شـرايـط و حـتـّى بـا اشـاره بـرپـاداشـت و ايـن خـود از اهـمـيـت اصل تاءمين در جنگ حكايت دارد.
امام على (ع ) يكى از شيوه هاى تاءمين جمعى در صحنه نبرد را، مقدم داشتن صفوف زره داران بر صفوف بى زره ها معرفى مى كند. به عبارت ديگر، زره داران را موظّف به حمايت و تاءمين بى زره هـا مـى نـمـايد. امروزه پيشروى نيروهاى پياده تحت حمايت تانك ها و نفربرهاى زرهى را مى توان به عنون مصداقى از اين فرمان حضرت دانست كه :
((فَقَدِّمُوا الدّارِعَ وَ اءَخِّرُو الْحاسِرَ))
پس زره دار را جلو قرار دهيد و بى زره را در عقب .
3 ـ 2 ـ 5 ـ تاءمين پرچم
در جـنـگ هـاى قـديـم ، بـرافـراشـتـه بـودن پـرچـم يـك لشـكـر سـمـبـل پـايـدارى ، و سـرنگونى آن از نشانه هاى شكست به شمار مى رفت . لذا آن را به دست افـرادى شـجـاع ، نـيـرومـنـد و كارآزموده مى سپردند و افرادى زبده را جهت تاءمين ، پيرامون آن مستقر مى ساختند. على (ع ) اهميت و چگونگى تاءمين پرچم را اين گونه تبيين مى فرمايد:
پـرچـم خـود را از جـاى حـركت نداده (آن را برافراشته داريد)، دورش را خالى نكنيد و آن را به دست هر كس ندهيد مگر به دلاوران و كسانى كه شما را از هر پيشامدى مانع مى شوند و از آنچه كـه حـفظ و نگهدارى آن لازم است ، دفاع مى نمايند؛ زيرا كسانى كه بربلاها و سختى ها شكيبا هـستند، آنانند كه به اطراف پرچم دورزده ، آن را از راست و چپ و عقب و جلو نگهدارى مى نمايند، از آن عـقـب نـمى افتند كه (به دشمن ) تسليم نمايند و بر آن پيشى نمى گيرند كه آن را تنها گذارند.
اهداف تاءمين
اصل تاءمين ، اهداف خاصّى را تعقيب مى كند كه به طور مختصر به آنها اشاره مى كنيم :
1 ـ 3 ـ 5 ـ حفظ قدرت و توان رزمى
عـلاوه بـر نـقـش تـعيين كننده عوامل روحى ـ معنوى ، حيات و موجوديّت عملياتى يك يگان در گرو وجود دو عامل است : تدبير و انديشه نظامى ، قدرت و توان رزمى .
قـدرت و تـوان رزمـى بـا در اخـتـيـار گـرفـتن سلاح هاى پيشرفته روز و مانورهاى حساب شده نـظـامـى به دست مى آيد. پس از تحصيل قدرت ، نكته مهم اين است كه چگونه آن قدرت و توان بـه دسـت آمـده رادر صحنه نبرد حفظ و در نتيجه حداكثر استفاده را از آن ، در جهت دست يابى به اهـداف مـورد نظر ببريم . در ميان اصول جنگ ، اصلى كه مى تواند قدرت و توان رزمى را به عنوان مهم ترين هدف خود حفظ نمايد، اصل تاءمين است .
2 ـ 3 ـ 5 ـ حفظ آزادى و ابتكار عمل
آزادى و ابـتـكـار عـمـل ، فـرصت انتخاب و به كارگيرى بهترين ومؤ ثرترين تاكتيك ها را به فـرمـانـده مـى دهـد. بـا ايـن كـار، دشـمـن را در مـوضـع انـفـعـالى قـرار داده و بـه انـجـام عـكـس العـمـل هـاى نـسـنـجـيـده و خـام وادار مـى كـنـد؛ لذا قـدرت تـصـمـيـم گيرى از او سلب شده ، دچار سرگردانى و بلاتكليفى مى گردد.
يكى از اهداف اصل تاءمين ، حفظ آزادى و ابتكار عمل است ، زيرا با دادن پوشش اطلاعاتى و ضدّ اطـلاعـاتـى كـه در پرتو عمل به اصل تاءمين حاصل مى شود، از يك طرف دشمن از قصد و هدف يگان مطلع نيست ، لذا نمى تواند تصميم و واكنش مناسب را اتّخاذ كند و از طرف ديگر، اطلاعات لازم را جهت در دست گرفتن ابتكار عمل در اختيار ندارد.
3 ـ 3 ـ 5 ـ كاهش آسيب پذيرى
با رعايت اصل تاءمين ، درصد آسيب پذيرى يك يگان عملياتى ، چه در زمينه نيروهاى انسانى و چه در زمينه امكانات و تجهيزات بسيار كاهش مى يابد.
4 ـ 3 ـ 5 ـ تضمين عدم غافلگيرى
كـسـب اطلاعات لازم از موقعيت دشمن و حفظ هوشيارى ، دقت و آمادگى رزمى كه از لوازم و شرايط اصـل تـاءمـيـن بـه شـمـار مـى رود و هـمـچـنـيـن اتـّخـاذ شـيـوه هـاى اجـراى اصل تاءمين به ويژه در حالت پدافند، از غافلگير شدن توسط دشمن جلوگيرى مى كند، لذا يكى از اهداف مهم اصل تاءمين ، تضمين عدم غافلگيرى است .
5 ـ 3 ـ 5 ـ ناكام گذاشتن دشمن در كسب اطلاعات
كـسـب اطـلاعـات ، يـك امـر دو جـانـبـه اسـت . هـمـچنان كه ما به روش هاى گوناگون در پى كسب اطلاعات لازم از وضعيت دشمن هستيم ، دشمن نيز به اين كار دست مى زند. براى آنكه دشمن را در دسـت يـافـتـن بـه ايـن اطـلاعـات نـاكـام سـازيـم ، بـايـد اصـل تـاءمـيـن را بـه دقـت پـيـاده كرده ، با استفاده از شيوه هاى مناسب تاءمين ، راه هاى نفوذ كسب اطلاعات توسط دشمن را مسدود نماييم .
شيوه هاى تاءمين
براى دستيابى به اصل تاءمين ، شيوه هاى مختلفى وجود دارد كه برخى از آنها عبارتند از:
1 ـ برقرارى عوامل تاءمين
2 ـ شناسايى و كسب اطلاعات
3 ـ ضدّشناسايى و حفاظت اطلاعات
4 ـ برقرارى سدّهاى موانع
5 ـ عمليات ممانعتى
6 ـ سرعت در حركات و اعمال
7 ـ داشتن احتياط مناسب و متحرك
8 ـ پراكندگى .
1 ـ4 ـ5 ـ برقرارى عوامل تاءمين
تـاءمـيـن امـنـيـت يـك يـگـان نـظـامـى ، در آفـنـد و پـدافـنـد از راه عوامل مختلفى صورت مى پذيرد.
يـك ـ آفـنـد: در آفند، عوامل تاءمينى عبارتند از: نيروهاى گشتى شناسايى ، طلايه دار، جلودار، پـهـلودار، و عـقـب دار، كـه مـا بـه اخـتـصـار بـه بـرخـى از مـصـاديـق بـه كـارگـيـرى ايـن عوامل در جنگ هاى صدر اسلام مى پردازيم .
در جـنـگ هاى صدر اسلام ، پيش فرستادن بخشى از نيروها به فرماندهى فردى كارآزموده به سـوى دشمن ، شيوه اى معمول بوده است . اين گروه كه از آن به ((مقدمة الجيش )) تعبير مى شد، داراى يـك نـيـروى تـاءمينى به نام ((طليعه )) بود كه تقريبا همان وظايف نيروهاى اطلاعاتى ـ شناسايى و ديدبانان امروزى را به عهده داشته است .
براى نمونه ، پيامبر اكرم (ص ) در جنگ خيبر، ((عباد بن بشر)) و در جنگ حنين ((خالد بن وليد)) را به همراه گروهى به عنوان پيشاهنگ (نيروى جلودار) اعزام نمود. حضرت على (ع ) نـيـز در جـنـگ صفين ، ((زياد بن نضر)) و ((شريح بن هانى )) را با سپاهى دوازده هزار نفره ، بـه عـنـوان ((مـقـدمـة الجـيـش )) بـه سـوى سـپـاهـيـان مـعـاويـه گسيل داشت .
پـيـامبر اكرم (ص ) به هنگام آرايش سپاه متناسب با صحنه نبرد، از تاءمين عقب لشكر و موضعى كـه بـراى نـبـرد انـتـخـاب مـى نـمـود، هـرگـز غـفـلت نـمـى ورزيـد، نـمـونـه كـامـل آن ، انـتـخـاب چـنـيـن روشـى در جنگ احد بود. حضرت با انتخاب گروهى تيرانداز ويژه و اسـتـقـرار آنـهـا در مـوضـع نـفـوذ احـتـمـالى دشـمـن ، عـقـب لشـكـر را مـورد حـفـاظت و تاءمين قرار داد. گـرچـه ايـن نـيـروهـا بـه وظـيـفـه خـود عمل نكردند.
هـمـچـنـيـن نـقـل اسـت كـه عـلى (ع ) در جـنـگ جـمـل ، ((هند مرادى جَمَلى )) را بر ساقه سپاه گماشت .
دو ـ پـدافـنـد: اسـتـقـرار نـيـروهـاى تـاءمـيـنـى ، يـكـى از شـيـوه هـاى اجـراى اصـل تـاءمـيـن در پدافند است . اين نيروها از طريق ديدبانى ، اعزام گشتى و مراقبت و نگهبانى خـطـوط پـدافـنـدى را تـاءمين مى كنند و ما به اختصار به مصاديق اين شيوه ها در جنگ هاى صدر اسلام مى پردازيم .
ديـدبـانـى بـه مـعـناى تحت نظر داشتن منطقه استقرار دشمن است .على (ع ) درباره چگونگى استقرار ديدبان مى فرمايد:
بـراى خـودتـان در بـلنـدى كـوه هـا و مـيان تپه هاى مسطّح ، پاسبانان وديدبانان بگذاريد تا دشـمـن از جـايـى كـه مـى تـرسـيـد يـا از جـايـى كـه ايـمـن هـسـتـيـد، به طرف شما نيايد. (حمله نكند)
گـشـتـى هـاى تـاءمـيـنـى ، وظـيفه جلوگيرى از نفوذ دشمن و جلوگيرى ازغافلگيرى و به كمين افتادن نيروهاى خودى را به عهده دارند.
مـراقـبت و نگهبانى با فاصله هاى معين و در مكان هاى مناسب خط پدافندى ، از شيوه هاى تاءمينى اسـت . در جـنـگ احـزاب كـه مـسـلمـانـان در مـوضـع پدافندى بودند، پس از حفر خندق به فرمان رسـول اكـرم (ص )، در مـحـل هـايى از خندق كه احتمال نفوذ دشمن وجود داشت ، پست هاى نگهبانى داير شد و بارها دشمن از نفوذ به مواضع مسلمانان محروم شد.
پـدافـند هوايى و مقابله با تهديدات و تجاوزات هوايى دشمن در زمره تاءمين نيروهاى مستقر در خـطـوط پدافندى است . نيرويى كه در حال پيكار با دشمن است ، اگر تمام تمهيدات تاءمين در زمـيـن را مـهـيـا كـنـد امـّا تـاءمين هوايى نداشته باشد، آسيب پذير خواهد بود. از اين رو بايد يك سـيـسـتـم كـارآمـد پـدافندى عليه كلّيه تهديدات به ويژه تجاوزات هوايى به وجود آيد و اين سيستم از شيوه هاى مهم تاءمينى است .
2 ـ 4 ـ 5 ـ شناسايى و كسب اطلاعات
داشتن اطلاعات كافى و دقيق از وضعيت زمين ، جوّ و دشمن ،نقشى مهم در تاءمين يك يگان رزمى دارد و لازمه رسيدن به اين اطلاعات ، وجود يك سازمان اطلاعاتى در يگان رزم است .
گـزارش هـاى فـراوانـى كـه مـاءمـوران اطـلاعـاتـى پـيـامـبـر(ص ) و عـلى (ع ) از نـقـاط مـختلف ارسال نموده و زيربناى تصميمات مهم سياسى ـ نظامى قرار مى گرفت ، ازوجود چنين سازمان مـنـظـمـى در حـكـومـت اسـلامى حكايت مى كند. پيامبر اكرم (ص ) درجنگ ها با استفاده از منابع متعدد خبرى و شيوه هاى گوناگون ، اخبار مربوط به دشمن را جمع آورى مى كرد، آنگاه با تجزيه ، تحليل و ارزيابى خبر، اطلاعات مورد نياز را استخراج مى كرد.
در آن عـصـر، كـسـب خـبـر از راه اعـزام تـيـم هـاى شـنـاسـايـى بـسـيـار مـتـداول بـود. در جـنـگ بدر، پيامبر(ص ) با يكى از يارانش جهت كسب اطلاعات لازم درباره سپاه قـريـش از سپاه اسلام جدا شدند و در راه به ((سفيان ضمرىّ)) برخورد نموده و اخبار مورد نياز را بدست آوردند.
در جنگ احد، حضرت يك تيم دو نفره به نام هاى ((انس و مونس )) را براى اين منظور اعزام كردند. در جـنـگ احزاب ، ((حذيفة بن يمان )) ماءموريت پيدا كرد تا در ميان نيروهاى دشمن نفوذ كرده ، از قصد آنان آگاه گردد.
بـازجـويـى از اسـراى دشـمن و نيروهاى اطلاعاتى آن ، از ديگر شيوه هاى كسب خبر بود. در جنگ بـدر، دو تـن از آبـرسـانـان دشـمـن ، اسـيـر مـسـلمـانـان شـدنـد. آن دو را نـزد رسول اكرم (ص ) آوردند و حضرت با اين سؤ ال كه تعداد شترهاى نحرشده آنان براى غذا چه تعداد است ، آمار نيروهاى دشمن را تخمين زد.
در جـنـگ خـيـبـر، عـمـر بـن خـطـاب يـكـى از يـهـوديـان را دسـتـگـيـر كـرد و قـصـد قـتـل او را داشـت كـه پـيـامـبر ممانعت فرمود و از او به عنوان منبع خبرى استفاده كرد و اطلاعاتى دربـاره مـقـرّ يـهـوديان ، اهداف نقل و انتقال در داخل دژها، ميزان ذخاير تسليحاتى و پشتيبانى و مشخصات ادوات جنگى به دست آورد.
در سـريـه فـدك ، حـضـرت على (ع ) نيز يكى از افراد دشمن را دستگير كرد و درباره استعداد نـيـروى دشـمـن ومـراكـز اقـتـصـادى آنـان اخـبـارى را بـه دسـت آورد كـه بـعدها موجب شكست دشمن شد.
در جـنگ خندق به پيامبر(ص ) خبر رسيد كه بنى قريظه پيمان شكنى كرده و از مشركان حمايت مـى كـنـد. پـيامبر(ص ) براى ارزيابى خبر، گروهى را به تحقيق فرستاد و آنان در بازگشت اين خبر را تاءييد كردند.
3 ـ 4 ـ 5 ـ ضدّ شناسايى و حفاظت اطلاعات
ريـشه همه اقدامات تاءمينى در حالات مختلف نبرد، تاءمين درمرحله طرح ريزى و تهيّه دستورهاى عـمـليـاتـى اسـت ، زيـرا تـلاش عـمـده دشـمـن اين است كه از طرق گوناگون ، به طرح و هدف عملياتى ما كه حاوى اطلاعات ارزشمندى است ، دست يابد، تا بتواند تصميم مناسب را جهت خنثى كردن آن و به دست گرفتن ابتكار عمل اتّخاذ نمايد.
فـتـح مـكـّه بـه رغـم گستردگى منطقه عمليات ، دورى مسافت و حضور رزمندگان اسلام از تمام قـبـايـل ، نـمـونـه بارز حفاظت طرح ها، دستورات و حركات است . در اين نبرد، سپاه اسلام تا مرّ الظهران (12 كيلومترى مكّه ) پيش رفت ولى فرماندهان و نيروها از هدف اصلى بى اطلاع بودند و دشـمـن هـم كـمـتـريـن اطـّلاعـى از هـدف پـيـامـبـر نـداشـت ؛ زيـرا پـيـامـبـر(ص ) قـبـل از حـركـت دسـتـور داد تـا راه هـاى ورود و خـروج كـنـتـرل شـود و از خـروج افـراد جـلوگـيـرى شـود و بـه سـران قبايل به طور سرّى فرموده بود كه فلان روز و فلان مكان با نيروهايتان به من ملحق شويد و اين راز را نزد خود نگهداريد.
در سريه نخله نيز پيامبر اكرم (ص )، عبداللّه بن جحش را به عنوان فرمانده به همراه نامه اى بـه مـاءمـوريـت فـرسـتـاد و فـرمود: در اين مسير حركت كن و پس از دو روز راه پيمايى ، نامه را بگشاى و طبق آن عمل كن .
4 ـ 4 ـ 5 ـ برقرارى سدهاى موانع
سـدهـاى مـوانـع ، مواضعى هستند كه پيشروى دشمن را مسدود ياكاناليزه مى كند. اين موانع ممكن اسـت طـبـيـعـى (رودخـانـه ، جـنـگـل ، ارتـفـاعـات صـعـب العـبـور) يـا مـصـنـوعـى (مـيـدان مـيـن ، كانال ، خاكريز و...) باشد.
حـضـرت عـلى (ع ) در نـامـه اى بـه شـريـح بـن هـانـى و زيـادبـن نضر در استفاده از موانع مى فرمايد:
پـس هـرگـاه بـه دشـمن برخورديد و يا دشمن به شما برخورد، بايدلشكرگاه شما در جاهاى بـلنـد يـا دامـنـه كـوه هـا يـا كـنـار رودخـانـه هـا بـاشـد تـا بـراى شـمـا كـمـك و جـلوگـيـر باشد.
درجنگ احزاب ، پيامبر اكرم (ص ) براى دفاع از شهر مدينه ، هم ازموانع طبيعى بهره گرفت و هـم از مـوانـع مـصنوعى ، كوه سلع در سمت چپ و نخلستان ها و زمين هاى ناهموار و صعب العبور در سمت راست مدينه قرار داشت . حضرت بين اين دو مانع ، يك مانع مصنوعى (خندق ) نيز ايجاد كرد. سـپاه دشمن پس از يك ماه ماندن در پشت اين موانع ، بدون هيچ نتيجه اى و با از دست دادن چند تن از شجاعان خود مانند عمرو بن عبدود عقب نشينى كرد.
5 ـ 4 ـ 5 ـ عمليات ممانعتى
عمليات ممانعتى ، عملياتى است كه با هدف محروم ساختن دشمن از دستيابى آزادانه به منابع ، مناطق حياتى و يا عوارض حساس منطقه انجام مى شود.
اعـزام سـپـاهـيـان اسـلام بـه ده هـا غـزوه و سـريه ، در واقع همان عمليات ممانعتى بود. قطع راه تـجـارى مـشـركـان مـكـه ، غـزوه تـبـوك بـا هـدف سـركـوب تـجـمـع رومـيـان ، جـنـگ ذات السلاسل با هدف سركوب تجمع مشركان و... مصداق هايى از عمليات ممانعتى در جنگ هاى صدر اسلام اند.
6 ـ 4 ـ 5 ـ سرعت در حركات و اعمال
سـرعـت در حـركـت بـه سـوى مـواضـع دشـمـن و جـابـه جـايـى هـا و اعـمـال ، ازديـگـر شـيـوه هـاى تـاءمـيـنـى اسـت . چرا كه علاوه بر غافلگير كردن دشمن ، تاءمين قابل قبولى را براى نيروهاى عمل كننده فراهم مى آورد.
نـمـونـه بـارز بـه كـارگـيـرى ايـن عـامـل را مـى تـوان در سـرعـت عـمـل پـيـامـبر(ص ) در محاصره قلعه هاى خيبر ديد كه ساكنان آنجا وقتى صبحگاهان براى كار روزانه از قلعه خارج شدند، متوجه حضور سپاهيان اسلام در كنار قلعه ها شدند.
7 ـ 4 ـ 5 ـ داشتن احتياط مناسب و متحرك
احـتـيـاط، بـخـشـى از يك نيرو است كه در آغاز عمليات ، درعقب يادور از تماس دشمن نگهدارى مى شود. اين نيرو بايد تازه نفس ، قوى و پرتحرك باشد.
امير مؤ منان على (ع ) درباره ضرورت وجود نيروى احتياط مى فرمايد:
((وَاجْعَلُوا الْخَيْلَ الرَّوابِطَ وَ الْمُنْتَخَبَةَ رِدْءا لِلِّواءِ وَ الْمُقَدِّمَةِ
اسب هاى آماده و نفرات برگزيده (احتياط) را پشتيبان پرچم و نيروهاى پيشتاز قرار دهيد.
در اين رابطه همچنين مى توان به سفارش آن حضرت به خليفه دوم مبنى بر فرستادن دو سوم لشـكـر بـه جـنـگ بـا قـواى ايـران و نـگـهـداشـتـن يـك سـوم آن در پـادگـان كـوفـه اشـاره نمود.
8 ـ 4 ـ 5 ـ پراكندگى
يـكى از شيوه هاى تاءمينى ، تفرقه و پراكندگى است . تفرقه يعنى رعايت فاصله مناسب به هنگام استقرار نيروها و تجهيزات در منطقه عملياتى در پدافند و هنگام حركت و انجام تاكتيك هاى عـمـليـاتـى در آفـنـد، تـا جـايـى كـه بـه تـمـامـيـت و يـكـپـارچـگـى نـيـرو لطـمـه اى وارد نـشـود.بـه كـارگـيـرى ايـن شيوه ، با توجه به اينكه امروزه نيروها و تجهيزات همواره در معرض اصابت گلوله هاى آتشين و بمباران هاى هوايى هستند، لازم و ضرورى است .