همانطور که در تمام مراحل توسعه نیاز به دیدگاه سیستماتیک (نظامند)احساس می شود در عمران شهری نیز باید دیدگاه سیستماتیک لحاظ گردد. تمام مکان هایی که برای زندگی مناسب انتخاب می شوند باید هم از لحاظ پدیده های انسانی و هم از لحاظ پدیده های طبیعی به طور جامع مورد مطالعه قرار بگیرند در غیر اینصورت نمی توان گفت ما داریم برنامه ریزی سیستماتیک را در آن مکان به اجرا در می آوریم. شهر ها در بستر زمینی که در آن بنا شده اند دارای شرایط خاصی می باشند که شناخت جامع و دقیق آن بسیار می تواند در مدیریت بحران های طبیعی و انسانی شهری موثر باشد. علاوه بر مدیریت آینده نگری نیز در شهرهای امروزه جایگاه خاص خود را دارا می باشد که در این زمینه نیز ژئومورفولوژی می تواند به عنوان یکی از علومی که ناهمواریهای زمین را مورد مطالعه قرار میدهد مورد توجه باشد.

همه مدیران شهری با مکان یابی و کاربری های شهری بصورت روزمره سرو کار دارند. اگر مدیری در شهر نداند که حاشیه سواحل رودخانه با توجه به مورفولوژی آن بایستی به چه نوع کاربری اختصاص یابد در تصویب طرح های جامه و تفضیلی و هادی و همچنین اجرا دچار اشتباه خواهد شد زیرا همین عدم درک درست از شکل زمین بود که در شهرها یی سبب ایجاد خسارات زیاد شده است نظیر سیلاب ها و آتش سوزی های دامنه دار و حتی زلزله ها که همه اینها را در چند سال اخیر در کشور خودمان و سایر نقاط جهان بسیار مشاهده نمودیم. شاید باورمان نباشد که می توان این مسائل را مدیریت و برنامه ریزی نمود ولی اگر به بسیاری از کشور ها که به برنامه ریزی های کوتاه مدت و میان مدت و حتی بلند مدت اهمیت میدهند شاهد کمترین میزان خسارت از موارد فوق هستیم.

در عمران شهری اگر احداث خیابان ها و پل ها و حتی ساختمان ها با توجه به ژئومورفولوژی زمین صورت نپذیرد ما دچار یک نوع در هم گسیختگی در بافت شهری خواهیم بود و علاوه بر آن در مقابل خطرات طبیعی و حتی انسانی بسیار آسیب پذیر خواهیم بود من به نمونه ای از این گون آسیبها اشاره میکنم:

1- اگر ساختمانی در قسمت بستر موقت یا اتفاقی سیلاب رودخانه احداث شود با توجه به دوره برگشت سیلاب ها حتما تحت تاثر این واقعه قرار خواهد گرفت و خسارت ان کم هم نوخواهد بود در صورتی که می توانستیم با جلوگیری از دادن مجورز برای ساخت جلوی این خطر را بگیریم به عنوان نومنه سیلی که در قم رخ داده یا سیلی که در نکا رخ داده بعضی ها گمان میکنند ما سد میزنیم و جلوی آن گرفته میشود من میگویم سد خوب است وی ما می توانیم بستر رودخانه ها را به مکان های تفریحی تبدیل کنیم یا حد اقل کشاورزی تا حداقل خسارات جانی نداشته باشیم.

2-اگر پلهایی در دهانه رودخانه ها قرار بگیرند و مکان یابی آنها مناسب نباشد ممکن است حوادثی باعث بسته شدن دهانه پل گردد و تخریب پل شهر را با خطرات جدی تری مواجه نماید پس باید در ساخت پل ها به  بستر و مورف آن نگاه ویژه داشت نباید مثل پل دریاچه ارومیه که باعث خسارات زیست محیطی شده فقط به فکر کم هزینه کردن ساخت پل ها بود زیرا احتمال دارد در آینده خسارات بیشتری به بار بیاورند.

3- عموما بهتر است ساختمان ها چه مسکونی و غیر مسکونی از لحاظ پدیده های ژئومورفولوژیکی در مکانهایی ساخته شوند که باخطرات آینده روبرو نباشند به عنوان مثال در قسمتی از شهر که دچار رانش زمین هسیم نباید ساختمانهای چند طبقه ساخت که در دراز مدت دچار کج شدگی و حتی خرابی ساختمانها شود.

البته قرار از نگاشتن این مطالب این بود که شمه ای از این مطالب را در وبلاگم اورده باشم تا توجه ها را جذب بنمایم و کتابهای جامعی در این ارتباط وجود دارد که از جمله می توان به کتابهای  ژئومورفولوژی شهری دکترمقیمی،ژئومورفولوژی مناطق شهری دکتر روستایی و جباری،کاربرد ژئومورفولوژی در آمایش سرزمین و در عمران ناحیه ای  از دکتر رجایی،  ژئومورفولوژی در برنامه ریزی محیطی دکتر زمردیان،ژئومورفولوژی و مدیریت محیط در دو جلد ترجمه دکتر گودرزی نژاد البته به غیر از این کتاب ها منابع دیری هم هستند که بصورت تخصی تر با توجه به اشکال چون مخروطافکنه ها و رودخانه ها و سواحل و سایر موارد مورد بررسی در ژئومورفولوژی به تاثیرات این موارد در مدیریت و عمران های شهری و ناحیه ای می پردازند.مطالعه این آثار شما را ا جنبه های مختلف کاربد دانش ژئومورفولوژی آشنا خواهد کرد (علوم آمده اند تا ما انسانها را از در و رنج برهانند پس به انها اعتماد کنیم).

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در سه شنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۵ |