سازند آغاجارى که در گذشته به نامهاى گروه آبى، طبقه آبى، طبقات داراى پکتن واسلى، طبقات سُرخرنگ و فارس بالایى نامیده مىشد، توالى ستبرى (گاهى تا 3000 متر) از نهشتههاى آوارى سرخرنگ و همزمان با کوهزایى است که گسترههاى وسیعى از لرستان، خوزستان و فارس و حتى عراق، سوریه و ترکیه را زیر پوشش دارد. ولى در خوزستان و لرستان این سازند بیشتر از انواع رسوبات دریاچهاى، خلیج دهانهاى و رودخانهاى است، در حالى که در فارس ساحلى و جزیره قشم ویژگىهاى دریایى دارد.
نام این سازند از شهرستان آغاجارى اقتباس و بُرش الگوى آن در طول جاده اُمیدیه به چاههاى میدان نفتى آغاجارى مطالعه شده است. در این بُرش، سازند آغاجارى شامل 2966 متر، تناوب تکرارى چرخههایى است که به طرف بالا دانهریز مىشود. هر چرخه، به ضخامت 10 تا 100 متر، با لایههاى ماسهسنگى آهکى، به ضخامت 2 تا 5 متر، به رنگ قهوهاى تا خاکسترى آغاز و با لایه ضخیمى از مارن سُرخرنگ در تناوب با لایههاى نازک سیلت سنگ و ماسهسنگ ریز دانه ادامه مىیابد. ولى در یک نگاه منطقهاى، سازند آغاجارى به دو رخساره متفاوت دیده مىشود. در فارس داخلى، بندر عباس، شمال فروافتادگى دزفول و مرز ایران – عراق، سازند آغاجارى رخساره ماسهسنگى دارد. در حالى که، در فارس ساحلى و بخش میانى و جنوبى فروافتادگى دزفول، رخساره این سازند مارنى است. مرز پایینى این سازند با واحد سنگى میشان بیشتر تدریجى است و در آغاز مارنهاى سُرخ انتخاب مىشود. ولى، در لرستان که سازند میشان وجود ندارد، سازند آغاجارى بر روی سازند گچساران نهشته شده است. مرز بالایى آغاجارى، با و یا بدون بخش لهبرى، با سازند کنگلومراى بختیارى است که گاه تدریجى و همشیب و گاه ناگهانى و دگرشیب است.
در فروافتادگى دزفول، سازند آغاجارى بیشترین ضخامت را دارد ولى به سمت خاور و جنوب خاور، ستبراى این سازند کاهش مىیابد. در این روند، کاهش ضخامت سازند آغاجارى با افزایش ضخامت سازند میشان همراه است، به همینرو، گاهى سازندهاى آغاجارى و میشان همزمان دانسته مىشوند و به همین جهت است که سن آغاجارى از میوسن میانى تا پلیوسن فرض مىشود. اما، سازند آغاجارى در همه جا همسن نیست. از شمال باختر به جنوب خاور و از شمال خاور به جنوب باختر، سن این سازند جوانتر مىشود.
ریزسنگوارههاى سازند آغاجارى به محیطهاى آب شیرین تا لب شور تعلق دارند که بیشتر در سنگآهکهاى ماسهاى قاعده این سازند دیده مىشوند. سنگوارههاى درشت فراوانى را نیز مىتوان در بخش بالایى سازند آغاجارى دید که بیشتر سن پلیوسن دارند. آثارى از اسب هیپاریون نیز در بخش لهبرى گزارش شده که متعلق به پلیوسن است. بنابراین سن آغاجارى میوسن بالایى تا پلیوسن است.