هرچند که در اواخر قرن نوزدهم شهرسازان طرح‌هاى مختلفى براى شهرهاى بزرگ داده بودند و از آن جمله اوژن‌هاسمان۱رانسوى (۹۱-۱۸۰۹) طرحى براى دگرگونى نقشه پاريس داد که چهره شهر را دگرگون ساخت. اين طرح‌ها در اروپا مورد تقليد قرار گرفت و يک نوع زشتى و تقليد همه جائى از کارهاى هاسمان به‌زودى هويدا شد. در سال ۱۸۸۹ کاميلوزيته شهرساز اطريشي، در کتاب خود به نام ”شهرسازي“ چاره کار را در بازگشت به شيوه‌هاى هنرى قرون وسطى پيشنهاد نمود. رشد طبيعى شهرهاى قرون وسطى توجه زيته را به خود جلب کرده بود؛ و وى آن را وسيله‌اى براى رهائى شهرهاى معاصر از معايب موجود مى‌دانست. کاميلوزيته مطالعه‌اى دقيق از شهرهاى شمالى و جنوبى اروپا در دوره‌هاى تجلى روم، گوتيک، رنسانس و باروک به عمل آورد و استادى شهرسازان گذشته را در ترکيب و تنظيم عوامل مختلف شهر پسنديده بود. به‌نظر وى نحوه‌اى که در شهر قرون وسطائى خيابان به ميدان مى‌پيوست رابطه‌اى بين بازار، کليسا و يا ابنيهٔ اصلى ديگر به‌وجود مى‌آورد و همه از توازن طبيعى برخوردار بودند که در سيماى شهر آشکار بود.

(۱اسمان، براى تغيير نقشه پاريس که اولين شهر بزرگ دنياى صنعت بود، اقدامات خود را در جهت تغيير نقشه پاريس براساس بهتر گردانيدن وضع بهداشت شهر از طريق از بين بردن کوچه پس کوچه‌هاى آلوده شهر، حمل و نقل سريع مردم به راه‌آهن و مراکز تجارى و تفريحي، تعريض و ايجاد خيابان‌ها و بولوارهاى وسيع و ايجاد قصرها و سربازخانه‌هائى که از نظر سيماى شهر چشم را بنوازند، قرار داد. وى از نظر تأمين اعتبار، کارهاى خود را در سه بخش انجام داد. او حومه‌هاى اطراف شهر را به خود شهر پيوند داد؛ احداث محلهٔ شانزه‌ليزه، ايجاد يا ادامه خيابان‌هاى فايت، ريولي، اپرا، بوآدوبولوني؛ و طرح احداث کمربند سبز اطراف پاريس از کارهاى او است. (فضا، زمان، معمارى - زيگفريدگيدئين-ترجمهٔ منوچهر مزيتى).

براى زيته، قوانين شهرسازى در يک جمله خلاصه مى‌شد و آن اينکه ”شهر بايد حافظ منافع و ضامن خوشبختى ساکنين خود باشد“. امروز نيز، شهرسازان بازيته هم‌عقيده‌ هستند که مسائل هنرى به همان اندازه مهم است که مسائل فنى آن.

 

کاميلوزيته مى‌خواست زشتى معمولى شهر اواخر قرن نوزدهم را از ميان بردارد و شهر را به غناى هنر، زندگى و تحرک آراسته گردند. وى نقايص شهر را به‌خوبى دريافت، ولى پيشنهاد او براى اصلاح شهر فقط جنبهٔ تسکين درد را داشت. گشودن مرکز ميادين شهرها يا انتقال مجسمه‌ها و برج‌هاى يادگار به يک گوشه ميدان، ايجاد باغچه در حياط آپارتمان‌هاى مسکونى به جاى مراکز شلوغ شهر، برپا داشتن ديوارهاى بلند در اطراف پارک‌هاى عمومى براى حفاظت آنها در مقابل سر و صداى خيابان، همه رفرم‌هاى سطحى بودند که کاميلوزيته پيشنهاد مى‌کرد.

اين مطلب نشان مى‌دهد که شهرسازى تا چه اندازه ارتباط خود را با عصر خويش از دست داده بود. او تصور مى‌کرد مى‌توان با وسايل قرون وسطائى مسائل عصر صنعت را حل کرد.

 

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در چهارشنبه سی ام مهر ۱۳۹۳ |
هر يک از طرح‌ها براساس هدف‌هاى مشخصى مانند انسجام روابط اجتماعي، نزديکى انسان به طبيعت و فضاى سبز، حل مسائل مربوط به تردد و عبور و مرور سيستم‌هاى پخش تسهيلات و تأسيسات عمومي، به گونه‌اى تلاش در زمينهٔ حل اين مسائل دارند و هر يک نقطه نظر خاصى را به‌عنوان هدف طرح خود برگزيده‌اند و هر کدام براى نقطه‌اى خاص و با شرايط متنوعى پيشنهاد گرديده‌اند، اگرچه در زمينهٔ تئورى‌هاى فوق اختلاف نظرهاى فراوانى وجود دارد، ولى همهٔ آنها در چند اصل مشترک هستند. نخست اينکه، همهٔ آنها به‌منظور حل يا کاهش آثار سوء ناشى از ماشينيسم در شهرها و جوامع شهرى وضع گرديده‌اند. ديگر آنکه، همهٔ آنها طرح و توسعهٔ شبکهٔ راه‌ها را از جمله عناصر اصلى طرح خود به‌خاطر کاهش مسائل بغرنج شهرى برگزيده‌اند و به موازات اين راه‌ها است که انواع مساکن و تأسيسات عمومى شهرى استقرار يافته‌اند. به بيان ديگر، تقريباً همهٔ تئورى‌ها موقعيت و طرز استقرار راه‌ها و انشعابات آنها را، عاملى مؤثر در انجام جريان مطلوب زندگى و آمد و شد جمعيت قلمداد مى‌نمايند.

 

طرح واحدهاى خوديار (کلرنس پري)، شبکه‌هاى اصلى ارتباطى شهرى را در محيط پيرامون محلات قرار مى‌دهد. ارتباطات درون محله‌اي، از طريق شبکهٔ راه‌هاى درجه دوم و سوم و جمع‌کننده صورت مى‌پذيرد. اين مورد، بيشتر به‌خاطر تدوين برنامه‌اى در جهت حفاظت اماکن مسکونى در رابطه با ايمنى ترافيک ساکنين، آثار عبور و مرور اتومبيل و ورود آن به قلب محلهٔ مسکونى است. چنين امري، با استقرار تأسيسات فرهنگى و اجتماعى در مرکز محلات توأم گرديده است، اين تئورى على‌رغم ويژگى‌هاى مثبت فراوان خود به نسبت ويژگى‌هاى محله‌اى و خصوصيات اجتماعي، اقتصادى و طبيعى شهرهاى مختلف، قابليت اجرائى گوناگونى را دارا است. ولى اساس طرح مى‌تواند به‌عنوان الگوئى جهت طرح واحدهاى محله‌اى (خوديار) قرار گيرد.

 

تئورى ”کلرنس اشتاين“ به مرکزيت واحدهاى آموزشى در محلات و براساس شعاع عملکرد اين‌گونه مراکز، عنوان گرديده است. در اين طرح، شبکهٔ راه‌هاى جمع‌کننده و سپس اصلى شهرى پيوند مى‌يابد. ميزان عملکرد هر قسمت از اين راه‌ها به‌عنوان عاملى در جهت بسط هرچه بهتر استفاده از امکانات يک محلهٔ به نسبت تأسيسات موردنياز جمعيت همان محله است. در عين آنکه، اين شبکهٔ راه‌ها به‌صورت سلسله مراتبى به شبکهٔ راه‌هاى جمع‌کننده و سپس اصلى شهرى پيوند مى‌يابد. ميزان عملکرد هر قسمت از اين راه‌ها را نيز شعاع عملکرد تأسيسات مرکزى محله و نيازمندى‌هاى وابسته به آن تعيين مى‌نمايد. همين امر، علاوه بر راه‌ها و مراکز آموزشي، سلسه مراتب ديگر تأسيسات محله‌اى تا حد مرکز شهر را نيز، مورد توجه قرار داده است.

 

اين طرح از نظر نحوهٔ استفاده از اراضي، کنترل تراکم جمعيت و فعاليت، مى‌تواند به‌عنوان الگوئى جهت حل بسيارى از مشکلات شهرى قرار گيرد و از طرف ديگر محيطى آرام و قابل تأمل را در ميان بافت‌هاى مسکونى به‌وجود آورد. سلسه مراتبى بودن شبکهٔ راه‌ها به نسبت مساحت، تراکم جمعيت و شعاع عملکرد مرکز محلات، راه‌حلى در جهت حل مشکلات مختلف ناشى از رفت و آمد و سفرهائى است که به مقاصد مختلف به سوى ديگر محلات و مرکز شهر توليد مى‌گردد.

 

طرح رادبرن و گروهى ساخته شدن خانه‌ها و جدائى بين ترافيک سواره و پياده، گامى ديگر در رابطه يا ايمنى محلات مسکونى در رابطهٔ با آمد و شد ترافيک سواره از يک‌سو و ممانعت از عبور و مرور غريبه‌ها به داخل اين محلات از سوى ديگر است. در اين طرح، فضاهاى آموزشى و نيز تفريحى در ميان محلات مسکونى قرار دارند. محلات مسکونى به‌وسيلهٔ شبکه‌هاى درجه دوم و سوم داخلى و از طريق کوچه‌هاى بن‌بست با يکديگر اتصال مى‌يابند و راه‌هاى اصلى نيز در محيط پيرامون محله استقرار يافته است. پارکينگ‌ها به‌نحوى در مسير کوچه‌هاى بن‌بست قرار گرفته‌اند که امکان استفاده از کوچه‌هاى بن‌بست را به‌صورت پياده ميسر سازند.

 

اين طرح نيز، الگوى مناسبى جهت توسعه و برنامه‌ريزى شبکهٔ راه‌ها در رابطه با نواحى مسکونى و سيستم‌هاى اتصال آن به مرکز شهر است. ويژگى‌هاى طرح مى‌تواند سلسله مراتب ارتباط بين مرکز يا مراکز شهرى تا محلات مسکونى را از طريق راه‌هاى اصلي، راه‌هاى جمع‌کننده و راه‌هاى فرعى بدون دخل و تصرف بى‌رويهٔ ناشى از ورود اتومبيل به داخل محلات مسکوني، فراهم سازد. در مقام مقايسه، اين طرح با طرح‌هاى ديگرى که عنوان گرديده‌اند از بسيارى جهات برترى‌هائى را واجد است. اين ويژگى‌ها، در بيان مشخصات طرح پيشنهادى آمده است که از تکرار آن خوددارى مى‌شود. از جمله طرح‌هائى که به‌منظور نزديکى هرچه بيشتر انسان به طبيعت ارائه شده، نظريهٔ ”ابنزر هاوارد“ در ارتباط با ايجاد طرح باغ شهرها است. مشخصات اين طرح نيز، شرايط ايجاد باغ شهر، با گستردگى و نيازى که از يارى فضاهاى سبز مى‌طلبد، در تمام نقاط دنيا به دليل فقدان آب کافى ميسر نمى‌باشد. از سوى ديگر، ويژگى‌هاى طبيعى و توپوگرافى زمين نيز، در اين امر دخالت تام دارند. طرح هاوارد، على‌رغم غناى خود در زمينه اهميت به ارزش‌هاى والاى انسانى و ارتباط مستقيم انسان با طبيعت، شرايط ويژه‌اى را از نظر امکانات محيطى مى‌طلبد. توسعهٔ شبکهٔ راه‌ها که بايستى قبلاً به‌وجود آيند و تقسيمات فرعى شهرى که به مفهوم واحدهاى خوديار است، بيشتر به‌خاطر برنامه‌ريزى‌هائى است که بايستى قبل از اسکان جمعيت و در رابطه با لزوم ايجاد فضاهاى باز و سبز به‌وجود آيد تا از تراکم بيش از حد جمعيت و ساختمان در بلوک‌هاى مسکونى ممانعت گردد.

 

از جانب ديگر، اقتصاد خانوار و نحوهٔ استفاده از اراضى که بالطبع اساس ساختار اقتصادى شهر را نيز توجيه مى‌کند، از جمله مشکلاتى است که بايستى قبل از ايجاد شالوده‌هاى اين تئوري، راه‌حل‌هاى مناسبى را براى آن پيش‌بينى کرد.

 

طرح لوکوربوزيه که اساس آن به‌منظور حل مشکلات آمد و شد و تسهيل در انجام سفرها و جابه‌جائى سريع جمعيت قرار دارد، بيشتر جهت حل مسائل رفت و آمدى شهرهاى پرجمعيت است. اين طرح بيشتر مى‌تواند در نواحى متراکم جمعيتى و در نقاطى که انبوهى فعاليت‌ها و جمعيت مشکلاتى را در جريان و روال عادى زندگى شهرى به‌وجود مى‌آورد، به مرحلهٔ اجراء درآيد، ولى اين طرح بسيار هندسى است و درصد قابل توجهى از اراضى را به زير توسعهٔ خود مى‌برد. از طرف ديگر، احداث شبکهٔ راه‌ها با توجه به استفاده از پل‌ها و راه‌هاى اصلى و فرعى از يک طرف و احداث ساختمان‌هاى چند طبقه از طرف ديگر، فضائى نامتناسب و نامتعادل را جهت ساکنين شهرى به‌وجود مى‌آورد. اين طرح، على‌رغم ويژگى‌هائى که از نظر گسترش فضاهاى سبز، بسط شبکهٔ ارتباطى و جايگزينى سيستم‌هاى مختلف حمل و نقل به‌منظور انجام انواع سفرها با مقاصد ويژه دارا است، زندگى در داخل شهرها را به‌سوى بيش از حد ماشينى شدن سيستم‌هاى شهرى سوق مى‌دهد.

 

طرح فرانک لويدرايت با وجود مميزات خود نسبت به کليه طرح‌هائى که در زمينه توسعه شهرى ارائه شده است. خصوصيات ويژه‌اى را مى‌طلبد که از جمله آنها توسعه بيش از حد محدوده‌هاى گسترش يافته شهر در هنگام افزايش جمعيت شهرها است. البته لويدرايت خود محدوده‌هاى زمين شهرى را مشخص نموده و حداکثر تا ۲ مايل مربع پيشنهاد نموده است ولى کنترل گسترش شهر خاصه پس از جمعيت‌پذيرى محلات مختلف آن آسان به‌نظر نمى‌رسد.


طرح فرانک لويدرايت

 

  a سازمان ادارى شهرستان   b فرودگاه
  c ورزشگاه   d ادارات
  e استاديوم   f هتل
  h صنايع کوچک   j مزارع کوچک
  k پارک   l متل
  m صنايع   n تجارى
  p راه‌آهن   s مساکن و آپارتمان‌ها
  v باغ وحش   u دانشگاه
  g آسايشگاه‌ها   w مدارس
  r باغچه‌ها  
نوشته شده توسط غلامرضا آریان در چهارشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۳ |

با توجه به عصر ماشين و در نظر گرفتن نيازهاى جوامع شهرى در دوران پس از انقلاب صنعتى ”لوکوربوزيه“ طرحى را در رابطه با ساخت شهرها در سال ۱۹۲۲ ارائه داد. در طرح لوکوربوزيه، بخش مرکزى شهر پاسخگوى مناسب جهت تراکم ترافيک شهر به شمار مى‌رود و جابجائى مردم را ميسر مى‌سازد که در آن فضاى سبز و فضاى باز به اندازهٔ کافى است. وى طرح خود را براى يک شهر پرجمعيت ارائه داده است. جمعيتى که يا در شهر زندگى کرده و در همان جا کار مى‌کنند و يا ساکنين حومه‌ها بوده که در بيرون شهر کار مى‌کنند و بالاخره کسانى که در شهر کار کرده ولى بيرون شهرها زندگى مى‌کنند.

شهر يک مرکز تجارى محسوب مى‌شود و بايستى نقش‌هاى خود را در فضاى فشرده و متراکم ايفاء کند. در اين طرح به سبب نياز فراوان به هواى تازه، فضاى باز به ميزان کافى تعبيه شده و توسعهٔ عمودى شهر نيز در قسمتى از آن داراى اهميت خاصى است.

در طرح لوکوربوزيه با توجه به سيستم ترافيک سه نوع را ديده مى‌شود:

۱. راه‌هاى مخصوص تمرکز ترافيک سنگين و پخش کالا.

۲. شبکه‌اى از خيابان‌هاى اصلى.

۳. پل‌هاى محکم.

در اين طرح يک سيستم خط آهن نيز جهت شهر در نظر گرفته شده و همهٔ خطوط آهن نيز به ايستگاه مرکزى در قلب شهر منتهى مى‌شود. در اطراف ايستگاه در يک پارک بزرگ، ساختمان‌هاى ادارى چند طبقه قرار گرفته است و فروشگاه‌ها و مغازه‌ها نيز در همين محل فعاليت دارند. در مجاورت اين منطقه ساختمان‌هاى عمومى و ادارات دولتى قرار دارند. پس از آن پارک ديگرى استقرار مى‌يابد که جهت توسعه‌هاى بعدى مرکز شهر در نظر گرفته شده است، و بيشتر به‌صورت مساکن چند طبقه است. منطقهٔ صنعتى شهر و ايستگاه کالاها به‌وسيلهٔ فضاهاى سبز و زمين‌هاى باز از شهر جدا مى‌شوند.

در طرح لوکوربوزيه، تراکم جمعيت در قسمت‌هاى مسکونى ۳۰۰۰ نفر در هکتار در نظر گرفته شده که فقط ۵% از سطح کل زمين ناحيه‌اى را که در ميان فضاى باز طراحى شده، اشغال مى‌نمايد. آپارتمان‌هاى مسکونى ۸ طبقه نيز، با تراکم ۳۰۰۰ نفر در هکتار در نظر گرفته شده‌اند.

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در چهارشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۳ |

يکى ديگر از دلايل توسعهٔ هر شهر، اجراء نقش و وظيفه‌اى است که در سطح کشور يا منطقه بر عهدهٔ آن شهر قرار گرفته است، و جمعيت فعال در امور اقتصادى هر شهر، براساس نوع کار و وظيفه‌اى که بر عهدهٔ شهر در سطوح منطقه يا کشور گذارده شده است، به فعاليت در آن شهر اشتغال دارد. نوع کار وظيفه هر شهر را، بالاترين درصد جمعيت شاغل و فعال آن شهر، از نظر نوع کاريا نقشى که برعهده دارد و يا ميزان ارزش افزوده فعاليت‌هاى اقتصادى تعيين مى‌کند.

به‌طور کلي، هر شهر بايستى يک يا چند نقش عمده را ايفاء نمايد؛ و يکى از علل وجود شهرها نيز، ايفاء نقشى است که برعهده دارند. تقسيم‌بندى شهرها، از نظر نقش و وظيفه‌اى که بر عهده دارند، مبين اين نکته نمى‌باشد که اگر شهرى وظيفهٔ خاصى را ايفاء نمايد، مطلقاً نوع يا انواعى از وظايف ديگر را انجام نمى‌دهد. مهم‌ترين تقسيم‌بندى‌هاى نقش شهر به قرار زير هستند:

۱. نقش بازرگانى و تجارى

۲. نقش صنعتى

۳. نقش نظامى و دفاعى

۴. نقش فرهنگى (نقش‌هاى مذهبى و زيارتگاهي، آموزشي، دانشگاهي، ادبى و هنري، فستيوال و کنگره‌اى از تقسيمات اين نقش است).

۵. نقش توريستى و پذيرائى (نقش‌هاى بيمارستانى و درمانگاهي، آب‌معدني، تفريحى و ييلاقى از تقسيمات اين نقش است).

۶. نقش ادارى و سياسى

۷. نقش کشاورزى

۸. نقش مختلط (مجموعه‌اى از چند نقش و وظيفه‌هاى فوق)

نقش‌هاى ديگرى نيز مى‌توان براى شهرها متصور شد که از آن جمله‌اند: نقش‌هاى خدماتي، بندري، معدنى بين راهي، امثال آنها، که بعضى از آنها از تقسيمات فرعى تقسيمات اصلى فوق مى‌باشند.

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در جمعه هجدهم مهر ۱۳۹۳ |

شهر در مدل کهکشان

مبتکر اين طرح ابنزر هاوارد است. اين طرح به نام طرح گستردهٔ هسته‌اى نيز اشتهار دارد. نواحى حاشيه‌اى طرح را فضاى سبز احاطه مى‌کند. از نظر شبکه‌هاى ارتباطي، راه‌ها مى‌توانند به‌صورت عمود بر هم و يا به‌طور مورب ايجاد شوند. در اين بافت، تمرکز شهرى در بعضى از نواحى وجود دارد. اين طرح در حقيقت همان طرح گسترده است اما به اندازهٔ کافى از دقت طرح گسترده برخوردار نبوده و طرحى بينابين از طرح‌هاى گسترده و متمرکز است. هرکدام از هسته‌هاى طرح مى‌تواند واحد تخصصى باشد. چنانچه طرح کهکشان با شبکه‌‌هاى مورب ايجاد شود، فاصله‌ها را کاهش خواهد داد. محل تقاطع خطوط ارتباطى شهرى را نيز يک گره شهرى تشکيل مى‌‌دهد. در اين طرح کمربند سبز به‌نحوى در محلات مسکونى به‌وجود مى‌آيد، که توسعه فيزيکى آنها را محدود مى‌سازد. وقتى که اين گسترش محدود به حد نهائى خود رسيد، توسعه فيزيکى شهر نيز متوقف مى‌گردد.


برچسب‌ها: شهر در مدل کهکشان
ادامه مطلب
نوشته شده توسط غلامرضا آریان در شنبه دوازدهم مهر ۱۳۹۳ |
 
مطالب قدیمی‌تر