تونى گارنيهٔ فرانسوي، در زمانى که هاوارد طرح باغ شهر خود را ترويج مىکرد و فرانک لويد رايت، نخستين خانههاى خود را در اطراف شيکاگو مىساخت، به ابتکار شخصى خود طرح يک شهر کامل را براى سکونت ۳،۵۰۰۰ نفر ارائه داد و آن را شهر صنعتى ناميد. در اين طرح، گارنيه نه تنها به ترسيم خيابانها و بناهاى اصلى شهر پرداخت، بلکه به تفصيل تمام جزئيات آن و حتى نقشه بسيارى از بناها را مشخص نمود. طرح گارنيه به سال ۱۹۰۱ و نقشههاى مفصل آن به سال ۱۹۰۴ به معرض تماشا گذاشته شد و در سال ۱۹۱۷ نظريات وى در معدود جزوههائى منتشر شد. گارنيه در طرح خود براى اجزاء شهر، خانهها، مدارس، ايستگاههاى راهآهن بيمارستانها و نظاير آن، نقشههائى پيشنهاد نمود و توجه به اجزاء شهر فکر وى را برخلاف بسيارى از معاصران خود از نقشه کلى شهر منحرف نکرد و طرح کلى او براى تمامى شهر قدمى بلند در پيشرفت شهرسازى بود. در کوى صنعتى پيشنهاد وي، عوامل مختلط شهر، محل کار، محل سکونت، تفريحگاهها و غيره، کاملاً از يکديگر جدا هستند و کمربندى سبز، قسمت صنعتى شهر را از قسمت اصلى آن جدا مىسازد. ساختمان بيمارستان و بخش پزشکى شهر، در دامنهٔ تپههاى رو به جنوب پيشبينى شده است. قسمت اصلى شهر، نوارمانند ادامه مىيابد و در ميان آن قسمتهاى ابنيهٔ عمومي، دبيرستان و استاديوم ورزشى بنا مىگردد. زمينهاى ورزشى مستقيماً به فضاى آزاد مجاور خود راه مىيابند که هم بسط آنها در آينده آسان باشد و هم چشمانداز بارز زيبائى داشته باشند.
در طرح گارنيه خطوط راهآهن در داخل شهر در زيرزمين کشيده مىشدند، تا به ايستگاه مرکزى شهر برسند، خانهها در ميان پارک بنا مىشدند، و خيابان اصلى دور از محلات مسکونى قرار مىگرفت. زمينها نيز به ابعاد ۱۵۰ × ۳۰ متر تقسيم گرديده بود تا خانهها از نظر دريافت نور در جهت مناسب قرار گيرند. در طرح گارنيه، براى شهر صنعتى حتى جادهاى براى مسابقات اتومبيلرانى و آزمايش موتورهاى هواپيما پيشبينى شده بود و بدين ترتيب بود که شهر صنعتي، راهى فراپاى بسيارى از کسانى گذاشت که در پيشرفت شهرسازى معاصر مؤثر بودهاند در حقيقت، شهر صنعتى بذر شهرسازى معاصر را واجد بود.
ضرورت يک طرف توسعهٔ خطي، فرانک لويدرايت را به پيشنهاد توزيع صنايع، محيطهاى تجاري، مسکن و تأسيسات عمومى کشاند، که اراضى کشاورزى را در طول شبکههاى راهآهن و بزرگراهها مستقر مىسازد. واحدى را که لويدرايت را جهت طرح خود برگزيده است، بر مبناى حداقل ۴۰۰۰ متر مربع (يک ايکر) از زمين در مقابل هر خانوار و در رابطه با واحدهاى خوديار است، اگرچه تأسيسات واحدهاى مختلف خوديار (همسايگي) نيز مورد بررسى قرار گرفته و در نظر گرفته شدهاند.
در اين طرح، کليهٔ تسهيلات شهرى از فضاهاى ورزشي، هتل، مسافرخانه، صنايع و پارکينگ گرفته تا مراکز تجاري، آموزشي، اداري، تفريحى پيشبينى گرديدهاند مساحت محدودهٔ طرح لويدرايت، دو مايل مىباشد. لويدرايت پيشنهاد مىکند که تمام فعاليتها بهطور يکنواخت در همهٔ نقاط شهر پراکنده شوند. ولى اين طرح در صورتى قابل اجراء است که زمان و هزينهٔ سفر به حداقل کاهش يابد.

۱. شبکههاى اصلى و شبکه راههاى پر رفت و آمد نبايستى از ميان بافتهاى مسکونى بگذرند. چنين خيابانهائى بهتر است بر محيط پيرامون و اطراف واحدهاى مسکونى بهوجود آيند.
۲. شبکه راههاى داخلى بهتر است که بهصورت کوچههاى بنبست (Cul.De.Secs) با وظائف سبکى که بهطور عمومى آرامش محله را برهم نريزد طراحى و تحت ساختمان قرار گيرند. اينچنين راههائى بايستى سلامتي، آرامش و حجم کم ترافيک را بهطور متناسبى در داخل محله تأمين سازند.
۳. جمعيت محلههاى مسکونى بهتر است که بر مبناى ضروريات و محدوده عملکرد يک مدرسه ابتدائى شکل گيرند، جمعيت مبناى اين تئورى در حدود ۵۰۰۰ نفر است (معمولاً اندازه يک محله بر مبناى محدوده عملکرد يک مدرسه ابتدائى حدودى برابر ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ نفر مىباشد).
۴. اين واحدهاى خوديار بهتر است که به مرکزيت يک مدرسه ابتدائى که در ميان فضاى سبز قرار گرفته و حدود خدمات آن را محدوده و مرزهاى واحد خوديار تشکيل مىدهد بهوجود آيد.
۵. حدود اشغال فيزيکى يک واحد خوديار تقريباً ۱۶۰ (هرايکر برابر ۴۰۰۰متر مربع)، (Acre) بوده و حد تراکم جمعيت نيز ده خانوار در هر ايکر تعيين مىشود. شکل واحد همسايگى بهتر است بهنحوى باشد که يک کودک پيش از يک دوم مايل فاصله از واحد مسکونى خود تا مدرسه را بهصورت پياده نپيمايد (هر مايل برابر ۱۶۰۹ متر).
۶. اين واحد بهوسيله تأسيسات خريد مراکز مذهبي، يک کتابخانه و يک مرکز اجتماعى (محلهاي) که بهتر است در نزديکترين فاصله به دبستان قرار گيرد، سرويسدهى گردد.
تئورى واحد همسايگى کلرنس پرى
۱. محدوده مدرسه ابتدائى و پارکهاى جنبى آن حدود نيم مايل و بهصورت پياده است.
۲. خيابانهاى اصلى در اطراف واحد همسايگى ايجاد شده و آن را دور مىزند.
۳. بخشهاى جداگانه مسکونى و غيرمسکونى در داخل بهوجود مىآيد.
۴. جمعيت به اندازهاى گسترده باشد که خدمات مدرسه ابتدائى را تأمين سازد (معمولاً ۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر)
۵. بعضى از فروشگاهها و خدمات محلهاى در نقاط مختلف محله بهوجود آيد.
مدرسهٔ ابتدائى براى محلهاى است که شعاع عملکرد آن حدود يکدوم مايل بوده و تمام ساکنين محله را پوشش خواهد داد. يک مرکز کوچک خريد نيز براى نيازمندىهاى روزانه که در نزديکى مدرسه ايجاد مىشود ضرورى خواهد بود.
غالب خيابانهاى نواحى مسکونى بهتر است بهصورت بنبست با انتهاى بسته و راههائى که به سوى ترافيک بستهاند بهوجود آيند و فضاى سبز به تبعيت از واحدهاى همسايگى و براساس طرح رادبرن بهوجود آيند.
يک گروه متشکل از سه واحد همسايگى بهوسيلهٔ يک دبيرستان و يک يا دو مرکز تجارى و فضائى که بهوسيلهٔ عبور پياده بهوجود آيد، بين مراکز مسکونى و اين تأسيسات حائل شده و فاصله آن حداکثر تا اين مرکز يک مايل باشد.
واحد همسايگى کلرنس اشتاين
دبستان:
که بهعنوان هستهٔ اصلى است که در مرکز واحد خوديار قرار مىگيرد و فاصله آن از واحدهاى مسکونى حداکثر ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ متر است. تا محصلين بتوانند. بهراحتى و بهصورت پياده به دبستان بروند (در حقيقت اين فاصله حدود واحد خوديار را مشخص مىنمايد).
- پارکها:
فضاى سبز و زمينهاى بازى ۱۰% وسعت هر واحد خوديار را مىپوشاند. بخش اعظم اين پارکها، در مراکز حوزه و در جوار دبستانها قرار مىگيرد. در اين طرح زمينهاى بازى جهت استفادهٔ بچهها در طول واحد خوديار پراکنده مىگردد و فاصلهٔ محيط آموزشى (يا محل سکونت بچهها) تا زمينهاى بازي، بيش از ۴۰۰ متر نيست.
- مغازههاى محلى:
مغازهها در گوشههاى واحد خوديار تأسيس مىشوند و در حقيقت در مکانى ايجاد مىشوند که در تقاطع راهها بوده و با مغازههاى ساير واحدهاى خوديار مجاور باشند. ايجاد مغازهها در گوشههاى واحد خوديار، بدان دليل است که کلرنسپرى معتقد است که وجود مغازهها در مرکز جامعهٔ خوديار، وسيلههاى نقليه موتورى را به داخل جامعه مىکشاند و سلامت بخش واحدهاى مسکونى را در معرض خطر قرار مىدهد.
- واحدهاى مسکونى:
منطقهٔ واحدهاى مسکونى جهت سکونت ۱۰۰۰ خانوار يا ۵۰۰۰ نفر، در نظر گرفته شده است.
- خيابانها و معابر عمومى:
هر واحد خوديار بهوسيلهٔ راههاى اصلى احاطه مىشود و همهگونه آمادگى را براى پذيرش ترافيک ارائه مىدهد. اين خيابانها قادر هستند مرزهاى مطمئنى براى واحدهاى خوديار باشند. در طرح کلرنس پري، شناخت و تأکيد بر عوامل وسعت، مرزها، فضاهاى باز، محل ساختمانهاى عمومي، مغازههاى محلى و راههاى داخلي، اساس کار به شمار مىرود. از نظر کلي، واحدهاى خوديار از نظر اجتماعى و ارزشهاى فرهنگي، قابل تأمل و مطالعه است. از نظر جامعهشناسان در طرح واحدهاى خوديار، مشکلات ناآشنائى و ناشناسى مردمى که در واحد خوديار ساکن هستند، به حداقل مىرسد؛ و مشکلاتى که در شهرهاى امروزى از نظر روابط همسايگى بين مردم شهرها وجود دارد، کاهش پيدا مىکند. از طرفي، امکان بهرهگيرى از زندگى روزانه بهنحوى مطلوب و آسان، از نظر ارائه خدمات شهرى و قسمتى از وظايف روزانهٔ مردم و تعيين محدودهٔ فعاليتهاى آنان، فراهم مىگردد. همچنين، واحدهاى مسکونى در واحدهاى خوديار مىتوانند مرزهاى مطمئنى از نظر اجتماعى و فرهنگى باشند. با همهٔ اين امتيازات، در بعضى موارد اجراء طرح واحد خوديار با مسائل و مشکلاتى همراه است و اجراء اين طرح تنها مىتواند در شرايط ذيل مؤثر و عملى باشد:
- زمينهاى دور از بخش مرکزى شهرها و زمينهاى آزاد شهرى.
- در شهرها و حومههاى نوساز که هنوز داراى زمينهاى خالى و به اندازه مىباشند.
- در بخشهاى داخلى شهرها که طرحهاى نوسازى به مقياس وسيعترى انجام مىگيرد.