یخ های کره زمین
تغييرات آب و هوايي به بروز تغيير در دما و كل آب و هواي جهان گفته مي شود. اين تغييرات در حال حاضر صفحات يخ و يخچال هاي طبيعي سراسر جهان را تحت تأثير قرار داده است. هنگامي كه توده هاي يخ در ابعادي عظيم و در سرزمين هايي وسيع رو به زوال مي رود، نظير آن چه در قاره قطب جنوب يا گرينلند رخ مي دهد، روند آب شدن يخ ها سريع تر مي شود. چراكه در قاره قطب جنوب و گرينلند و ساير مناطقي كه با اقيانوس احاطه شده اند، بعضي اوقات توده هاي يخ به اقيانوس ها مي افتند و به سرعت در آب ذوب مي شوند. دليلش هم اين است كه مواد متراكم تر مثل مايعات و جامدات، انرژي را بهتر حمل مي كنند. بنابراين گرما از ميان مايع سريع تر به يخ منتقل مي شود تا از ميان هوا. در نتيجه مايع يخ را گرم مي كند و به آن اجازه مي دهد تا سريع تر ذوب شود.
صفحات بزرگ يخ در گذشته هم بارها منجمد شده و ذوب شده اند (يخبندان با سطح پايين دريا و دوره هاي گرم با سطح بالاي دريا در ارتباط است). اما دانشمندان فهميده اند كه يخ قاره قطب جنوب حتي سريع تر از آن چه فكرمي كردند ذوب مي شود. دليلش هم اين است كه انسان ها دي اكسيد كربن توليد مي كنند (به عنوان مثال با راندن خودروهاي با سوخت بنزين) و روند توليد اين دي اكسيد كربن سريع تر از گياهاني روند جذب آن به وسيله گياهان است. اين وضعيت زمين را گرم تر مي كند و روند گرم شدن زمين خيلي سريع تر از آني است كه به طور طبيعي درگذشته رخ داده است.
از حدود دو دهه قبل گروهي از دانشمندان دانشگاه آلاسكا شروع به پرواز با هواپيمايي مجهز به جي پي اس كردند و فناوري هايي كه پالس هاي ليزري به مركز يخچال مي فرستاد را مورد استفاده قرار دادند. اين كار مزاياي زيادي داشت چراكه درباره مناطق وسيعي اطلاعات زيادي به دست مي داد. اما چالش جديد اين بود كه چگونه مشاهدات را به تغييرات سطح درياها ربط دهيم. در سال 1382 ناسا و مركز هوافضاي آلمان پروژه اي به نام GRACE را آغاز كردند و دو ماهواره را براي اندازه گيري مستقيم تفاوت ها در محور زمين مورد استفاده قرار دادند كه مي تواند هر سال بيشتر و سريع تر درباره تغييرات يخچال هاي آلاسكا اطلاعات دهد.
نوشته شده توسط غلامرضا آریان در شنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۵ |

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت

صد شکر که این آمد و صدحیف که آن رفت

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در سه شنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۵ |

سبحانک یالااله الاانت
الغوث الغوث خلصنا
من الناریارب
خدایازیباترین سرنوشت
رابراےعزیزےکه
این نوشته رامیخواند
مقدرکن و
بهترین روزگاران رابرایش رقم بزن

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در دوشنبه هفتم تیر ۱۳۹۵ |

سازند آ‌غاجارى که در گذشته به نام‌هاى گروه‎ آبى، طبقه آبى، طبقات داراى پکتن واسلى، طبقات سُرخ‎رنگ و فارس بالایى نامیده مى‌شد، توالى ستبرى (گاهى تا 3000 متر) از نهشته‌هاى آوارى سرخ‌رنگ و همزمان با کوهزایى است که گستره‌هاى وسیعى از لرستان، خوزستان و فارس و حتى عراق، سوریه و ترکیه را زیر پوشش دارد. ولى در خوزستان و لرستان این سازند بیشتر از انواع رسوبات دریاچه‌اى، خلیج دهانه‌اى و رودخانه‌اى است، در حالى که در فارس ساحلى و جزیره قشم ویژگى‌هاى دریایى دارد.

 نام این سازند از شهرستان آغاجارى اقتباس و بُرش الگوى آن در طول جاده اُمیدیه به چاه‌هاى میدان نفتى آغاجارى مطالعه شده است. در این بُرش، سازند آغاجارى شامل 2966 متر، تناوب تکرارى چرخه‌هایى است که به طرف بالا دانه‌ریز مى‌شود. هر چرخه، به ضخامت 10 تا 100 متر، با لایه‌هاى ماسه‎سنگى آهکى، به ضخامت 2 تا 5 متر، به رنگ قهوه‌اى تا خاکسترى آغاز و با لایه ضخیمى از مارن سُرخ‎رنگ در تناوب با لایه‌هاى نازک سیلت سنگ و ماسه‎سنگ ریز دانه ادامه مى‌یابد. ولى در یک نگاه منطقه‌اى، سازند آغاجارى به دو رخساره متفاوت دیده مى‌شود. در فارس داخلى، بندر عباس، شمال فروافتادگى دزفول و مرز ایران – عراق، سازند آغاجارى رخساره ماسه‎سنگى دارد. در حالى که، در فارس ساحلى و بخش میانى و جنوبى فروافتادگى دزفول، رخساره این سازند مارنى است. مرز پایینى این سازند با واحد سنگى میشان بیشتر تدریجى است و در آغاز مارن‌هاى سُرخ انتخاب مى‌شود. ولى، در لرستان که سازند میشان وجود ندارد، سازند آغاجارى بر روی سازند گچساران نهشته شده است. مرز بالایى آغاجارى، با و یا بدون بخش لهبرى، با سازند کنگلومراى بختیارى است که گاه تدریجى و هم‌شیب و گاه ناگهانى و دگرشیب است.
در فروافتادگى دزفول، سازند آغاجارى بیشترین ضخامت را دارد ولى به سمت خاور و جنوب خاور، ستبراى این سازند کاهش مى‌یابد. در این روند، کاهش ضخامت سازند آغاجارى با افزایش ضخامت سازند میشان همراه است، به همین‎رو، گاهى سازندهاى آغاجارى و میشان همزمان دانسته مى‌شوند و به همین جهت است که سن آغاجارى از میوسن میانى تا پلیوسن فرض مى‌شود. اما، سازند آغاجارى در همه جا هم‌سن نیست. از شمال باختر به جنوب خاور و از شمال خاور به جنوب باختر، سن این سازند جوان‌تر مى‌شود.

 ریزسنگواره‌هاى سازند آغاجارى به محیط‌هاى آب شیرین تا لب شور تعلق دارند که بیشتر در سنگ‎آهک‌هاى ماسه‌اى قاعده این سازند دیده مى‌شوند. سنگواره‌هاى درشت فراوانى را نیز مى‌توان در بخش بالایى سازند آغاجارى دید که بیشتر سن پلیوسن‎ دارند. آثارى از اسب هیپاریون نیز در بخش لهبرى گزارش شده که متعلق به پلیوسن است. بنابراین سن آغاجارى میوسن بالایى تا پلیوسن است.

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در سه شنبه یکم تیر ۱۳۹۵ |
 

سازند كنگلومراي بختياري
 
   نام اين سازند از اسم قبيله بختياري گرفته شده است اين سازند شامل كنگلومرا و ماسه سنگهاي آهكي چرتي است كه به صورت همساز و گاهي ناهمساز بر روي سازندهاي قديمي تر در مناطق مختلف قرار مي گيرد.
كنگلومرا مخلوطي از انواع سنگ ها و ماسه هاست كه توسط سيمان منسجم شده است.
   در بخش زيرين آن ، معمولاٌ سازند آغاجاري با دگر شيبي زاويه دار يا فرسايشي ديده مي شود. در ضمن برخي مواقع رسوبات قديم تر را به حالت دگر شيب مي پوشانند. در قسمت  فوقاني آن در بعضي نقاط رسوبات آبرفتي جوان تري وجود دارد. در سازند بختياري فسيل هاي قابل تشخيص يافت نشده و سن آن پليوسن پاياني و جوان تر از آن ذكر شده است. از نظر گسترش جغرافيايي ، كوهزايي ميوسن – پليوسن موجب چين خوردگي و خروج از آب ناحيه زاگرس شده است.
   فرسايش اين ارتفاعات و انباشتگي آنها در دامنه و مناطق پست موجب تشكيل رسوبات كنگلومرايي گرديد. در نواحي فارس لايه نازكي از آهك كنگلومرايي به طور دگر شيب سازند آغاجاري را مي پوشاند كه معرف سازند بختياري در اين مناطق است.

نوشته شده توسط غلامرضا آریان در سه شنبه یکم تیر ۱۳۹۵ |
 
مطالب قدیمی‌تر